دیگه سرتونو درد نیاورم اینقدر ولم نکردن که الان از همون دوتا بچه دارم هنوزم دست از سرم برنمیداره یه کتاب خونده بودم راجب راجب سوگ گفته بود یه سری از آدما بهشون فرصت سوگواری داده نمیشه انگار واسه همیشه توی اون غم باقی میمونن منم هیچوقت زمان که لازم داشتم اون دوران سوگواری ذو بگذرونم بهم داده نشد همیشه یه غم و سنگینی عجیبی حس میکنم سالهای خوشحالی عمیقی نداشتم