2777
2789

انقدر خسته ام که توان توضیح دادن حال درونیمو ندارم،تا شاید اوضاع بهتر شه،خسته شدم بس که جنگیدم،

گذاشتم،تلاش کردم و نفهمیدن،حتی یادشون نیست چی گفتم،فقط میخوام دور شم و توی خودم باشم،تنها کسی هستم که خودمو اذیت نمیکنم

جهان به نخی نازک بند است 

و آن نخ روان انسان است ...



تمام ماجرا خودتی حال خودت خوب باشه جهانت هم خوب میشه 

 یه  دیالوگ  غمگین هست که میگه :"کاری نکن ازت متنفر بشم ، دوست داشتنت ب اندازه کافی دردناک هست ...           موقع جدایی بهش بگید خوشحالم که حداقل  سایه تاریک  زندگی تو نشدم ، باشد که خاکسترم محرابِ ققنوس نجات یافته ی تو باشد .                                                                        و در نهایت کسی قلبت را میشکند که به او گفته بودی از شکسته شدن خسته ای ...                       کدوم بدتره ؟ زندگی کردن مثل یه هیولا ..،، یا مردن مثله یه انسان خوب ...و چقد ترسیده بودی زمانی که از خودم به خودم پناه آورده بودی ...                                                                           شبیه کسایی که بهت آسیب زدن نشو ، شبیه کسایی شو که کمکت کردن بهتر شی ....

بیشتر ببینید

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اره همیشه همین حالت بودم 

حالا توخوبی بدی من اینه که خودمم خودمو اذیت میکنم 

تنهاکسی که یقین خیلی دوسم داره حاضره جونشم برام بده یکی ازخواهرامه 

کاربری دست صدنفره همه اون صدنفرم خودمم😐 با مودای مختلف🥱 نظر من توهر تایپکی نظر خودمه پس به خودم ربط داره نه به شما با تشکر 🤫

جهان به نخی نازک بند است و آن نخ روان انسان است ...تمام ماجرا خودتی حال خودت خوب باشه جهانت هم خوب م ...

تمام سعیمو میکنم تا خوب باشم،یه عمر خودمو توی اولویت نزاشتم،انگار تمام فشارشو الان روی خودم حس میکنم

ومنی که مثل توام وبه ناچار تحمل می کنم ونمی تونم بگذرم ،اصلا نمی تونم کنار بکشم باید تحمل کنم 

منم خسته ام 

دیروز برای اولین بار از مرگ نترسیدم 

دوست داشتم بمیرم وراحت شم 

شاید همچی درست بشه

اره همیشه همین حالت بودم حالا توخوبی بدی من اینه که خودمم خودمو اذیت میکنم تنهاکسی که یقین خیلی دوسم ...

منم حس میکنم هیچ کس درکم نمیکنه،انگار تو عمق هزار متری شنا میکنم و درک بقیه ازم در حد یک متره

انقدر حس سنگینی دارم که حتی دلم نمیخواد واسه یه کلمه دهنمو باز کنم

اره میدونم انگار درونت ته نشین شده یا رسوب کرده توان اینکه به زبون بیاریو نداری حتی جون اینکه انگشتاتم تکون بدی نداری 

همه چی یکنواخت شده و امیدی نداری ادامه بدی

ولی ببین یه سه روز پشت سر هم برو بیرون حال و هوات عوض شه ببین تاثیر داره یا نه


اره من میخوام همینکارو بکنم.

میخوام بردارم برم زندگیمو.

دیگه خسته شدم از این شهر و ادمای مزخرفش.

از اینکه هرچی خوبی میکنی به چشم نیماد.

از اینکه همه محبتاشونو چماق میکنن تو سرت.

از اینکه هرکاری که میکنن منت میذارن و با هیچی نبودنشون و به جایی نرسیدنشون میگن تو حسودی!

خب اسکل به چیت حسودی کنم اخه...

من اشتباه کردم برگشتم،باید برم همونجایی که بودم.

حتی اگر مدتی طول بکشه ولی صبر میکنم تابرگردم اصفهان نفسم بالا نمیاد دیگه

وزن شروع ۲۴:۱۲:۱۴۰۳ =۹۱🔸️هدف اول= ۸۰🔹️هدف دوم=۷۰🔸️هدف نهایی=۶۰...🔹️🔹️من میتونم به هدفم برسم دعا کنید که بتونم مرسی ازتون😊

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز