2777
2789
عنوان

زندگی دختران دهه هفتاد و شصت در شهرهای کوچیک

| مشاهده متن کامل بحث + 295 بازدید | 41 پست
میگفت این مدلی قرتی بازیه باید فقط یکی از بنداشو بندازی ن اینکه دوتایی بندازی پشت سرت🤣نمیدونم والا ...

شاید سینه هات برجسته میشدبا دو تا بند انداختن من خودمم حساسم به این مقنعمو میندازم رو سینه هام 

شاید سینه هات برجسته میشدبا دو تا بند انداختن من خودمم حساسم به این مقنعمو میندازم رو سینه هام

منم این اومد تو ذهنم 

فقط 28 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

لایک نکن جون اقدس الویه /تیکر اتمام دوازدهمه کاربری ۱۴۰۱ تعلیقی ۳ بار هر کی دیدی نوشته کاربری دست دو نفره❌️ بدون نوشته دست دو شخصیتم هست ✅️ یا اگه نوشته دست چند نفره❌️منظورش اینه لطفا به دروغ هایی که میبافم گیر ندید ✅️

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

فکر کنم اگر برن اون دوره اکثرا خودکشی کنن

عا بخدا

من یادمه عقد بودیماااا عقد 🥺اجازه بیرون رفتن که نداشتیم حتی تنها تو خونه بودن که دیگه حکم مرگ بود🤕😂😂😂تلفنی هم که میخواستیم با هم صحبت کنیم خواهرش زنگ میزد که یوقت مبادا داداشام یا بابام نباشن بعد گوشی میداد همسرم😂😂😂تباه بودیم بخدا چقدر طفلی و مظلوم 

غرض رنجیدن ما بود از دنیا... حاصل شد.......خدایااز سقف اتاقم یاد تو میچکد باران بند بیاید از این خانه می روم🌻

وای راست میگه من تا دانشگاه نرفته بودم نمیذاشتن تنهایی یا با دوستام جایی برم 

فقط خونه ی دوستم اجازه داشتم برم اونم مثلا سالی دو بار که الکی میگفتم میخام برم درس بخونم باهاش 

برا همه چی بدبختی کشیدیم. 

ولی خب مشکلات مالی اصلااااا احساس نمیشد هر وقت اراده میکردم هر چی میخاستم برام می‌خریدن مسافرت هم مرتب می‌رفتیم ولی خب خودم تنها اجازه نداشتم جایی برم 

عا بخدامن یادمه عقد بودیماااا عقد 🥺اجازه بیرون رفتن که نداشتیم حتی تنها تو خونه بودن که دیگه حکم مر ...

عموم تعریف میکرد غروب که میشد خونه پدر زنمون بد نگاهمون میکردم خودمون پاشیم بریم 

فقط 28 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

لایک نکن جون اقدس الویه /تیکر اتمام دوازدهمه کاربری ۱۴۰۱ تعلیقی ۳ بار هر کی دیدی نوشته کاربری دست دو نفره❌️ بدون نوشته دست دو شخصیتم هست ✅️ یا اگه نوشته دست چند نفره❌️منظورش اینه لطفا به دروغ هایی که میبافم گیر ندید ✅️

چقد اذیتت میکردن

اره بابا تو محله سنتی بودیم همه همو میشناختن کلا باید ساده میرفتیم ساده میومدیم جرعت هیچ کاریو نداشتیم همه چی تابو بود براشون ...رفتم کلاس نقاشی با ذغال بعد داشتم رو تخته شاسی طرح میزدم حالا بچه هم بودم ی سیس نقاش طوری گرفته بودم🫠😅 داداشم اومد گفت این قرتی بازیا چیه دیگه نزاشتن برم🥲

عموم تعریف میکرد غروب که میشد خونه پدر زنمون بد نگاهمون میکردم خودمون پاشیم بریم

😂😂😂😂اره راست میگه بنده خدا واقعا بد میدونستن 

غرض رنجیدن ما بود از دنیا... حاصل شد.......خدایااز سقف اتاقم یاد تو میچکد باران بند بیاید از این خانه می روم🌻
عا بخدامن یادمه عقد بودیماااا عقد 🥺اجازه بیرون رفتن که نداشتیم حتی تنها تو خونه بودن که دیگه حکم مر ...

ولی قبول داری اون زمان شب اول عروسی خیلی حال میداد مخصوصا اگه مرده یکم بلد بود گیج نمیزد 

فقط 28 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

لایک نکن جون اقدس الویه /تیکر اتمام دوازدهمه کاربری ۱۴۰۱ تعلیقی ۳ بار هر کی دیدی نوشته کاربری دست دو نفره❌️ بدون نوشته دست دو شخصیتم هست ✅️ یا اگه نوشته دست چند نفره❌️منظورش اینه لطفا به دروغ هایی که میبافم گیر ندید ✅️

ولی قبول داری اون زمان شب اول عروسی خیلی حال میداد مخصوصا اگه مرده یکم بلد بود گیج نمیزد

😄😄😄

غرض رنجیدن ما بود از دنیا... حاصل شد.......خدایااز سقف اتاقم یاد تو میچکد باران بند بیاید از این خانه می روم🌻
😂😂😂😂اره راست میگه بنده خدا واقعا بد میدونستن

ولی من میگم هنوزم اون یواشکی دیدنا و اینا خیلی بیشتر از الان حال میداد... وقتی تو شرایط سخت ۵ مین همو میدیدن به زور یه بوس خیلی بهتر از الان که نامزد میاد میره شب تا صبح میرن بیرون

فقط 28 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

لایک نکن جون اقدس الویه /تیکر اتمام دوازدهمه کاربری ۱۴۰۱ تعلیقی ۳ بار هر کی دیدی نوشته کاربری دست دو نفره❌️ بدون نوشته دست دو شخصیتم هست ✅️ یا اگه نوشته دست چند نفره❌️منظورش اینه لطفا به دروغ هایی که میبافم گیر ندید ✅️

بهتر نبود اینکه همه فکر می‌کردن چون طرف دختره هرجور دوست دارن باهاش برخورد کنن و حق اعتراض نداری خوب ...

همه یه جور نبودن....همون دوران بخدا همیشه نصیحت بابام به ما این بود که می‌گفت دوست دارم برید دانشگاه و واسه خودتون کسی بشید با اینکه دختر بودیم توجه خاصی بهمون داشت...میدونی تربیت بچه ها خیلی بهتر بود یادمه خونه دایی ام روبه روی خونه ما بود ولی تنهایی نمی‌رفتیم که بازی کنیم با مادرم می‌رفتیم و برمی گشتیم نه اینکه پدرم سختگیر باشه بلکه خودمون  دوست نداشتیم...خبری از ماهواره و شبکه های مبتذل نبود...خیلی همه چیز بهتر بود...احترام و بزرگتری کوچکتری سرجاش بود الان راحت بچه تو روی بزرگ‌ترش وایمیسته....البته همه هم اینجور نیستن ولی اکثرا همینه...

فقط 17 هفته به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
تولد دخترم  هستی بزرگترین معجزه زندگیم بود،خدایا شکرت که منم بالاخره مامان شدم 😍خدا جونم هزار بار شکرت که دوباره دارم مادر میشم ۵شهریور آزمایش بتام مثبت شد🥰
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792