واقعا هیچی ارزش سلامتی نداره
هیچی
سالها بود با استرس های بیخودی در حال مبارزه بودم
هر حرف نامربوطی هر قضاوت بی جایی منو ب مرز جنون میرسوند
برای ساده ترین کارها هم استرس میگرفتم
نتیجه ی این همه ی این خودخوری ها و اذیت کردن های روح خودم چیشد؟
شد ریزش موی شدید دندون های خراب تو سن کم
شد طپش های قلب بی اختیار
شد بی خوابی شبانه
و اخیرا شده بود بی حالی و افسردگی های خفیف و ی کمردرد خیلی خیلی افتضاح ک قدم راست نمیشد
حدود دوساله کمر دردم شدید شده و این ماه آخر خیلی شدید تر ک مجبوری رفتم دکتر بعد عکس معاینه گفت از نظر جسمی هیچیت نیست ولی همه ی اینا از استرس فراوونه
قبل اینکه من بگم گفت بی خوابی داری استرس داری شب بیداری داری صبحا خسته ای دایم حالت افسردگی تو پریودی داری و طپش قلب و سردرد های بی جهت داری و... و همه رو گفتم بله
برام توضیح داد بدن زن با مرد خیلی فرق میکنه گفت همه چیز شما زنها باید عالی باشه خواب خوب تغذیه ی خوب استراحت کافی و...
الان ک گفت ب خودم فکر کردم
آخرین بار کی برای دل خودم ی کاری کردم کی ی فیلم خوب نشستم ببینم کی ی کتاب خوندم کی ذهنمو آزاد کردم؟اخیرا حتی معتاد گریه کردن شده بودم بیدلیل تو اینستا کلیپ های غمگین و عزیز از دست رفته نگا میکردم فقط
حتی پیاده روی می کنم هی تو ذهنم کارامو هندل میکردم ک این کارو باید بکنم اون کارو باید بکنم ...
خلاصه اینکه مواظب خودتون باشید
کارها انجام میشه
آدمایی ک با حرفاتون باعث ناراحتیتون میشن ککشونم نمیکرده
اگه بیمار بشید هیچکس هیچکس نیست ک کمکتون کنه کمک هم کنن نهایت چندماه ولی اونی ک درد میکشه شمایید