کوچیک بودم مامانم میزدتم همسرم الان میگه قطع ارتباط کن

کوتاه بیا دیگه تموم شد رفت 

برو مشاور و دربارش صحبت کن چون ممکنه ی تروما داشته باشی

چه حدیث آشنایی 

گذشته ها گذشته

میخوای راحت باشی گذر کن 

سخته حمل اون حجم خاطرات تلخ

من حتی یادآوری کنم چاشنی ش خنده میکنم

آخه موقعیت ما ایجاب می‌کرد تا حدودی 

اگه مشکلی با یکی از. اعضای خانوادتون دارید به هیچ عنوان به همسر یا خانواده شوهر نگید ،درد دل نکنید .

این یه نصیحت خواهرانه

اخی عزیزم 

فقط خودت میتونی به خودت کمک کنی

گذشتت سوخت و تلخ شد

چرا حال و آینده ت رو با فکر اونا داغون میکنی گلم

واقعا چرا این مسئله ب شدت شخصی و خصوصی رو ب همسرت گفتی؟؟

هیچ زنی نباید مسائل خصوصی دعوا و مشکلات خانوادگیشو برا شوهرش بازگو کنه

عزیزم گذشت کن اونموقع همه مادرا اینجوری بودن حالا شایدکتک نمیزدن ولی خوب درست نیست که تو گذشته بمونی در ضمن نباید در مورد این مسایل با همسرت صحبت میکردی به هر حال مادرته

بردی گذاشتی کف دست شوهرت ؟

برو مشاوره

به کارای مادرت فکر نکن گناه داره اون خودشم حالش بد بوده احتمالا تو زندگیش خیلی مشکل داشته

منم خیلی کتک خوردم و میخورم از دستش همین هفته پیش با کتری زد دستم و سیاه کرد منم گذاشتم رفتم خونه بابام اینقدر زنگ زد التماس کرد برگشتم 

منم نمیبخشمش یکسال دیگه میرم دانشگاه قطع رابطه میکنم با همشون 

من خودم شخصا نمیتونم کسی رو ببخشم که حاضر نیست حتی قبول کرده اشتباه کنه و عذرخواهی کنه 

ولی اگر ببخشی و فراموشش کنی حال دل خودت خوب میشه 

سخته ها و طول میکشه 

ممکنه بگی بخشیدمش بازم ته دلت صاف نشه طول مبکشه 

ولی اگر ی مار نیشت بزنه سریع میری خودتو درمان میکنی یا میوفتی دنبال مار میگی چرا نیشم زدی و من لایق نیشت نبودم

منم همینجوری بودم سر مسائل الکی مثل درس یا دوست یا هر چی کتک خوردم

برعکسش ابجیم همونا رو تکرار میکنه و بسیار بد دهنه ولی مامانم هیچی بهش نمیگه میگه رو بچم اثر میزاره

الانم ک دارم وارد زندگی مشترک میشم همچنان دخالت هاش هست 

نامزدمم با زبون بی زبونی بهم فهمونده ک فهمیده مقصر ی سری کارام مامانمه

ی دفعه بهم گفت تو اینجوری نیستی بفهمم کی اینقد پرت می‌کنه خوب میشه

ی سری هم گفت برو ب همونا ک رابطمونو ب بازی گرفتن بگو ادامه پیدا کنه نمیزارم تا عمر دارن و دارید همو ببینید🥲