من محصولات خودمون رو بیرون میبرم میفروشم دو روز مامانم رفته شهرستان غذا برا بچه ها درست میکرد من با مادرشوهرم همسایه دیوار به دیواریم صبح میرم شب میام ماهی صد تومن درامدم هست .امروز پسرم رفته خونه مادرشوهرم گفته غذا چی دارین ما گشنمونه تا الان ناهار نخوردیم مادرشوهرم برگشته گفته زنیکه دلال ه محتاج پول که شما رو گشنه میذاره ، شما جای من بودین جوابش رو چی میدادین تا بفهمه به گوشم رسیده؟
اونو خدا زده که داره میسوزه تودیگ نزن
اگه بچه هات بزرگن غذا درست کن بذا خونه بخورن
ماهی صد میلیون درآمد داری؟ خب برای بچه هات غذا از رستوران بگیر که مزاحم اونا نشن
صلوات بفرس ، دلسوزی برا نوه کرده خب
صدمیلیون؟
چه محصولات ی عزیزم؟
کاش غذا و خوراکی اماده کنی نرن اونجا بگن گشنمونه ...بهشم خییییلی مستقیم بگو ک ناراحت شدی
شما باید بچه‌اتو خوب تربیت کنی که نره خونه مادربزرگش بگه ما گشنه‌اییم.
خب اولین و بزرگترین اشتباهت همسایه بودن با مادرشوهره باقی مشکلاتتم کلا از همین سرچشمه میگیره از قدیم گفتن دوری و دوستی..من بودم چیزی نمیگفتم بی سر و صدا اساس کشی میکردم و بعدشم تا مدتها سر بهش نمیزدم ک بفهمه از کجا خورده
عزیزم واقعا درست نیست چه مادرتون چه مادرشوهر تون چه هر کسی دیگه بخاد زحمت بچه های شما رو بکشه
اونها پیرن حوصله خودشونم ندارن
بنظرم هیچی نگو
و اینکه غذای بچه ها از همه چیز واجبتره
اونم مادره و دلش سوخته که بچه ها گشنه هستن
بعضی ها فقط زبونشون تلخه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
19 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز