شوهر سابق منم خودش همه کار میکرد
ی ماشین داشت سالی ی بار من سوارش نمیشدم
گاهی با دوستام میرفتم کافه، مثلا ماهی ی بار
ی بار وسط دعوا ک واسطه اومده بود پیش بزرگ ها گفت این زن زندگی نیست با دوستاش میره کافه
اینقد اعتماد ب نفس منو گرفته بود فک میکردم حق با اونه