دهم تجربه فردا زیست داره نشسته سه فصل داره و یک گفتاره دو فصل رو کامل خونده و یک گفتارشو فصل سه رو میگه خسته شدم کم آوردم نمیتونم دلم براش سوخت واقعا میگه امید ندارم داره گریه میکنه 😐😂
منم به عنوان خواهر بزرگترش واقعا از زیست یادم نیست کمکش کنم فصل سه رو با یه گفتار بخونه چیکار کنه 😐😂
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
مدرسش یکم بالاتر از دولتیه هیات امنایی معلماش هم بدک نیستن البته ماز میره و خیلی کتاب و جزوه داره
با همونا پیش بره مدرسه رو برای رفع اشکال بره و توی جو قرار بگیره همینقدر دیگه آنقدر باید فکرش بزرگ بشه از الان به مدرسه و حرفاش اهمیت نده فقط به عنوان یه جا برای رفع اشکال با سرگرمیش فکر کنه
اولین چیز اینه این گربه ها و استرس رو از بین ببره چون وقتی استرس داره بیش از حد اعتماد به نفس نداره ...
منم خیلی راهنمایی و نصیحتش میکنم این مدیر عوضی شون سره امتحانا میان ترم خواهرمو کشیده بیرون برای زیستش که تو تهش لیسانس بگیری و هیچی نمیشی فقط برای یه امتحان زیست که بد داده بعد امتحان شیمی رو ۱۹ شده ندیده والا انقدر بچه هارو میترسونن و تخریب شخصیتی میکنن دلم میسوزه
با همونا پیش بره مدرسه رو برای رفع اشکال بره و توی جو قرار بگیره همینقدر دیگه آنقدر باید فکرش بزرگ ب ...
اتفاقا دختر واقعا زرنگیه درسش هم واقعا خوبه بهش ایمان دارم ولی جو مدرسه افتضاحه اینم فکر کرده مثل راهنماییه نخونه ارومیه الان میگه دیگه میشینم مثل چی میخونم برا نهایی
درس خوندن اگه به جای لذت و یادگیری وظیفه شه آخرش همین میشه همه کشیدیم و داریم میکشیم سیستم خرابه بگو با گریه چیزی درست نمیشه بهش بگو چند تا متن بنویسه بگه من حتما تو یه ساعت فلان فصل رو روخونی میکنم من به آسونی یاد میگیرم اینارو ده بار تکرار کنه شروع کنه به خوندن