من خیلی میترسم یجا مستاجر بود پیر زن صاحبخونه زورم میکرد میومد دم در میگف موکتارو بشور فرش راهرو .نرده هارو دسمال بکش با وایتکس تمیز کن سرامیک پله رو یبار گفتم نه قیامت کرد از ترسم هررهفته با گردن درد ارتروز گردن تمیز میکردم.۲تومن پولمونو خورد از ترس ک پسرش خلافکار بود نتونسیم پولو بگیریم چون دعوا کار پسراش. یجایه دیگ بیعانه۱۰تومن بنگاهی پولمونو خورد شوهرمم بی دست پا و ترسوه مث من .الان تا دریل میزنیم ب دیوار همسایه میاد ک نکنید متنفرم از صدا دریل فلان .و خیلی مثالای دیگه😔منو شوهرم خیلی بی عرضه ایم ترسوییم نگران دخترمم دلم میخاد جسور باشه شجاع باشه