من توهین کردم؟ من هیچ توهینی نکردم شما با جوابتون به من هم توهین کردید هم قضاوتم کردید! لال و قطع نخاع!
من اصلا اصلا کسی رو قضاوت نمیکنم، چشمم به دست هیچ بنی بشری نیست بچه هم نیستم که از عالم و آدم انتظار داشته باشم! حتی اگه چیزی هوس کردم خودم درست کردم به مادرم هم زحمت ندادم، ولی خودش زحمت میکشه گاهی برام غذا میاره ، نمیخواستم بگم کی بوده اما قابل توجه شما که هم قضاوتم کردید هم تا تونستید بهم توهین کردید! اون چیزی که خورده شده اون لحظه فقط توسط همسر من خورده شد خونه مادرش و مادرش براش آورد! و قبلا اگه میآورد براش همچین چیزی حتما به من تعارف میکرد! از مادر شوهرم یکم ناراحت شدم چون آدم بدی نیست و ازش انتظار نداشتم اما! اگه یه درصد از مادرش ناراحت شده باشم ۹۹ درصد از شوهرم ناراحت شدم چون همیشه براش توضیح دادم در مورد بارداری ویار و درک کرده، همسر من یسری اخلاق هایی داره مثلا بدون من هیچی نمیخوره حتی وقتی باردار نبودم، اگه مثلا یه توک پا میرفت خونه مادرش بهش چیزی تعارف میکردن یا یکم میخورد بقیه شو برا من میآورد یا اگه مثلا غذا بود و نمیخورد چون مادرش بود براش میریخت تو ظرف که بیاره خونه! منم دقیقا شبیه همسرم هستم و بدون اون چیزی نمیخورم، من که اومدم خونه درست کردم خوردم، همسرم گفت چیکار میکنی داری چی درست میکنی گفتم هیچی سوالشو تکرار کرد دیگه گفتم، بدو اومد گفت خیلی.... برای چی نگفتی دلت خواسته، کلی برام متاسف شد منم گفتم تو باید درکت میرسید چون همیشه برات توضیح دادم در موردش که چیزی میخوری تعارف کنی اگه جلوی بقیه بود، با تعارف زدن هم بهم توجه میکنی هم احترام میذاری بحث فقط خوردن نیست، دیگه چقدر توضیح بدم برات.
گفت خیلی ناراحت شدم اما تقصیر خودت بوده باید بهم اشاره میکردی یجوری بهم میگفتی بهت بدم یا اصلا چرا نرفتی خودت برداری بخوری گفتم نمیتونم برم تو یخچالشون و دوست داشتم مادرت یا خودت بیشتر خودت بهم تعارف کنی، مگه شکموم که بدون تعارف برم بخورم؟ گفتم من نزدیکت بودم منتظر موندم بهم بدی، اما انگار نه انگار بر خلاف همیشه بودی، فلانی پیشت نشسته بود نمیتونستم جلوش بهت بگم به منم بده دوست داشتم خودت بهم تعارف کنی! و همش بهم میگفت اشتباه کردی که نگفتی تو باید میگفتی من از کجا بدونم تو خونه نداریم گفتم چند بار خواستی بهت گفتم نداریم، من بچه نیستم که از عالم و آدم انتظار داشته باشم یا چشم به دست کسی باشه!
قابل توجه شما من انتظارم فقط و فقط از همسرم هست، وگرنه خانواده ها مخصوصا خانواده خودم آنقدر مراعات میکنن که دیگه خنده م میگیره.