2777
2789

این داستان واقعیه🚫

داستان دختری به نام دریا و پسری به نام محسن که زندگی خوبی داشتن و شدیدا همو دوست داشتن 

مادر دریا که زن مطلقه ای بوده و هیچ وقت طمع عشق تو زندگیش نچشیده بوده به دخترش شدیدا حسادت میکنه و محسن( دامادش) رک اغفال میکنه که باهاش وارد رابطه ج.نس.ی بشه و از این موضوع فیلم میگیره 

یک روز که گوشیش باز بوده دریا فیلم ها رو میبینه میگه مامان چطور تونستی با دخترت این کارو کنی؟

مادر هم عصبی میشه با جسم سخت به دخترش حمله میکنه و اونو میکشه 

جنازه هم رها میکنه اطراف خیابون و فرار میکنه 

به کجا داریم میریم؟

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

خب که چی

(((و من ایمان دارم اگر روزی مرا در قبری بخوابانند روح هزاران حیوان برای آرامشم دست به دامان خدا خواهند شد🕊🤍)))! میشه واسه برادر آسمونیم صلوات بفرستید🖤

وای یه دختره که میخواسته خودکشی کنه مادرش شوهرم داشته تازه مجبورش میکنه با پسر عموش ازوتاج کنه همش اینها رو بهم نزدیک میکنه

خودش با پسر عموعه رابطه داشته همو میخواستن میخواسته وقتی دامادش شد راحت تر بتونن در ارتباط باشن

دختره اخرش منصرف میشه که ازدواج کنه پدرشم ازش حمایت میکنه چون از پسر عموعه خوشش نمیومد متوجه میشه مادرش میگه ببرش بهش تجاوز کن چون مذهبی بودن دیگه باباعه مجبورش میکرد ازدواج کنه 

به امضام نگاه نکن    میگم نگا نکن  میخوابونم دهنتا   میگم برو امضا بعدی  برو دیگه اهههه  عجب آدمی هستیا   بروو  حالا چرا بین این همه امضا به امضای من زل زدی کلک  ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792