اونایی که بچه طلاقن یا اثراتشو دیدن بیان لطفا به تجربه تون نیاز دارم

عزیزم تاپیک قبلت رو خوندم 

شوهرت افسردگی شدید داره پیگیر  درمان باش

افسردگی تنها بیماری هست که ظاهرا ادم خوبه اما حال درونشون افتضاحه

نه اتفاقا ابدا سن خاصی به عنوان سن مناسب وجود نداره ما خواهر کوچیکم ۷ سالش بود انقدر راحت شد بچه،افسردگی گرفته بود قبلش یه ذره بچه

ربطی به وابستگی نداره از تنش و اعصاب خوردی راهت شدیم

هممون یه نفس کشیدیم

هنوزم هممون کابوس اون روزا رو می بینیم گاهی

خوب نیست ...

بچه بی روح میشه 

به هم محبت کنید 

شوهرت افسرده هست کمکش کن همراهش باش

دعا میکنم برات عزیزم

فکر کنم محبت از طرف تو تاثیرش بیشتر باشه...

یه مدت اینکار رو انجام بده 

مرتب ببوسش از کارهاش تعریف کن تو جمع

کارهای کوچکش رو بزرگ جلو بده

مثلا هر کاری کرد بگو من بدون تو چه کنم ؟؟

شاید این کلمات مسخره و بی معنی بنظر بیاد اما روحیه ادم رو خوب میکنه

ادمها اگه کسی ازشون تعریف کنه و خردشون نکنه انرژی مثبت میگیرن و حالشون کم کم خوب میشه و بعد تمام این انرژی مثبت رو به سمتت می فرستند

منم موافقم شدید .منم دعوا بزرگ شدم به قسمت مغزم از بین رفته 

بچه طلاق بودن خیلی بهتر از اینه بچه مدام شاهد بحث و دعوا باشه بااسترس بزرگ بشه 

من خودم جدا شدم 

چسبیدن ب بچه هام و مسئولیت کاری ک کردم رو پذیرفتم 

بااینکه جوونم دلم خیلی چیزا میخواد قید همه رو زدم ک بچه هام اسیب نبینن 

چقدربی عاطفن نمیدونن یک مادر بچش چقدر براش عزیزه حاضره بمیره خودش خاربه پای بچش نره .مادرمن زن بابا داشت .اون زنک دستورصادرکرده بود پدربزرگمم ادم مزخرف بی منطقی هست

پدر منم مخالف اوردن بچه هام بود جدا شدم جایی نداشتم برم چند وقت خونه بابام بودیم ولی بلایی نبود سر ما نیار 

اخر خودم خونه گرفتم 

زندگی با یه ادم افسرده خیلی سخته

مادر خودم افسردگی بعد زایمان که به بیماری روانی تبدیل شد داره

پدرم همیشه زبانی و عملی محبت میکنه هر چند اون با فحش و ...جبران میکنه 

مطمئن باش این بخش زندگی ات رو خدا میبینه و بخاطر صبوری هات پاداش بهت میده

یه فامیلمون طلاق گرفت چند سال پیش دخترش رو عروس کرد مادر شوهر دخترش تا دختره با شوهرش بحثش میشه بهش میگه خب مثل مادرت راه دادگاه رو بلدی بدو برو مهریه بگیر  و...

الان تعدا بچه های طلاق زیاد شده تو کلاس دختر منم هستند خیلی بی زبون ها کمبود محبت دارند و چند تاشون  رو دیدم خود زنی میکنن از بس فشار روشونه

با زن باباشون نمیسازن

یا شوهر مادرشون تند باهاشون برخورد میکنه