شوهرم گفت یه دختراوردن پیشم پولدار خوشکل ولی من نخواستمش

دارم لحطه به لحظه انگار جون میدم تازه اومده نشسته جلو من شیرینی میخوره میده تو حتی نمسگه بیا تو هم بخور گندش بزنن شکم برا خوردن نمیگما اینکه چقدر وقیحه با لبخند کوفت میکرد بعدش بهم گفت اقا یه دختر اوردن پیش منننن سر گار گفتن بیا با این باش یکی از بزرگترین سالن ها زیبایی شهر که معروفه رو این داره اینا ..ولی من نخواستمش گفتم اهاااان بس اونموقع که میگفتی یه زنه رو سوار ماشین کردم ارایشگر بود و فلان و خیلی ادم معروفی بود اون میگفتی اخه نخود تو دهن شوهدم اب نمیخوره هر چی میشه یجوررری دهن لقی میکنه میگه کاملم نگه یجور میگه بعد گفت من جرمه اخه گناهههه اقا من دکس دارم برم با همچین ادمیی باشم اینا سپردن به خدا داره این کجاش داره گناههه نه... گفتم اره ادمی مثل فلان که اره زنش ادیتش میکرد هرررررر‌کار کرد با یه بچه حتی زندگیش حفط کنه نتونستتتتتت مجبورررر شد طلاق بده شبو روزش سیاه بود نه تویی که زنتم نچرال خوشکله فقط حوری نیس چون شیصدتا عمل نکرده . ،هزار تومنم ندادی به خودش برسه و زنی که هزار تا طلم بدب تو حقش کردی باز عین پروانه دور سرت چرخیده ...گفت اره عقلم میگه بمووون بچه دار شو اینا ولییی دلم اینور اونور اخه 

از خواب بیدار شدم امروز این پیاماش دیدم یهو اومدم پذیرایی دیدم یه جعله شیرینی رو اوپن 

یه جعبه شیرینی گرفته رفت بیرون ظهر من خوابیدم چون کل طول شب گریه کرده بودم .. بعد یهو چشم باز شد این پیامکاشو دیدم ،بعد اومدم تو اتاق دیدم یه جعبه شیرینی گداشته رو اوپن بعد بهش پیام دادم این چیه چرا با احساسات من بازی میکنی و حرفا دیگه .. گفت نخیر این همینجوری گرفتم ربطی به حرفام نداره حرفام سر جاشه .. گفتم میخواستی سوپرایزم کنی گفت نخیر

اومد من گفتم لب بهش نمیزنم نزدم اومد جلوم حتی نگفت بخور اینا خورد با لبخند ...

اسکرین پیامش تو تاپیک قبلم گداشتم هر کیرخواست بره ببینه الان میدارمش حدف کردم اخه از گوشیم نبینه اسکرین گرفتم

نظر میدونم گلم نظر نمیپرسم اومدم درد دل گلم 😞نه که نمیپرسم اهمیت نمیدم تصمیم گرفتم اما اینحا برام عین ترا پی میمونه

فک کنم گداشته بود رو اوپن رفته بود باز دودل بود  رفته باز پشیمون شده اون پیاما داده یوقت من دلم خوش نشه