خواستگار داشتم ولی ب مرحله ای که راهشون بدیم خونمون نرسیده
کسایی که مناسب میدیدم اطرافم هیچکدوم نیومدن سمتم اینطور هم نبوده بگم بالاتر از ما بودن اصلا در حد خودمون بودن ولی هب منو نخواستن
شاید از اخلاقم خوششون نیومده شاید از حجاب
نمیدونم عوامل دیگ هم تاثیر داره
ولی خب وقتی یکی شرایط زندگیش بهتره میرن سراغ اون اول سراغ منکه نمیان
وااای ترو خدا نگووو حتی یه لحظه ام نمیتونم ب این فکر کنم ک بیماری بابامو ب روش بیارم و بزنم تو سرش چون پدر منم دیابت داره ولی تنها چیزی ک وقتی بهش فک میکنم اینه ک نگرانشم فقط همین ..مطمئن باش هیچی تقصیر اون نیس هنوز وقتش نشده من همکلاسیای دانشگاهم همشون هم سن توعن و بین حداقل شصت نفر دختری ک میشناسم فقط یه نفر ک ۲۱ هست امسال ازدواج کرد بقیه کامل مجردن فقط ب دور برت و فامیل نگاه نکن جامعه الان این نیس
دوستامو میبینم ازدواج خوب کردن همش میان تعریف میکنن که شب یلدایی اووردن برامون تولدم بوده رفتیم مسافرت
بعدش اونوقت من....
حالا ب داداشم میگم منو ببره بیرون میگه درست نیس اختلاف سنیمون کمه
میگه من از اینکارا نمیکنم خودمم روم نمیشه برم
بیخیال این حرفا بابا هر کسی یه سنی ازدواج میکنه دیگه این طرز فکر اشتباهه که چون دور و بریای من تو سن تا ۲۲ ازدواج کردن پس منم باید تو همون سن ازدواج کنم... هر کسی یه قسمتی داره دیگه ، شما هم که هنوز سنی نداری اصلا این فکرای الکی را بریز دور چون باعث میشه عجولانه و از روی اینکه فکر کنی دیر شده اشتباه انتخاب میکنی و یه عمر بدبخت میشی هاااا ... امیدوارم خوشبخت و عاقبت بخیر و موفق باشی....
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
12 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
14 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز