دیشب همسرم برای روز زن برام رمان «لاشه‌ی لطیف»رو هدیه اورد ، الان که صفحه آخرشو خوندم واقعا برق از سرم پرید ، این چه پایان وحشتناکی بود اخهههههه 😭 😭
کسی این رمانو خونده؟!☹️
اسمشم ترسناکه والا
اسپویل لطفا
اسمش هم ترسناکه
عکس صفحه اخر رو بفرست
وای😂😭
خودشون کتابه رو خوندن یا همینجوری اوردن یا میدونن شما جنایی خونین؟
حق داری اسی وحشتانکهه ولی به همون اندازه فوق العادس پایانشم که مبهوتت میکنه عالیه این کتاب
«خطـر اسپویل کامل 😅»
درباره زمانیه که گوشت حیوانات کلا ویروسی شده و هیچ گوشتی نیست ، انسانها هم یسری انسان دیگه رو رشد و پرورش میدن و از گوشتشون استفاده میکنن(قانونی البته) ، مثل کشتارگاه های الان ، شخصیت اصلی بچش تازگی فوت شده و خانومش افسردگی گرفته رفته خونه مادرش ، این تنهاست و با یکی از این موجودات که خودشون (ماده/نر) میگن زندگی میکنه که اسمشو «یاسمین»گذاشته ، که انگار عاشقش میشه ، یاسمین باردار میشه ، هر روز ساعتها میشینه منتظر ابن اقا که بیاد از سرکار (عاشق مرده شده)، در نهایت روز اخر بارداریش ، اقا و همسر اصلیش بچه رو به دنیا میارن ، هرچی یاسمین تلاش میکنه و دستشو دراز میکنه که بچه رو بغل کنه بی محلش میکنن ، اقا به همسرش میگ «این الان بچه ماست» و میبره یاسمین رو سلاخی میکنه 😭😭
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز