سه ساله ازدواج کردم هنوز شرایط بچه نداریم ،
اما فکرش هم که میکنم سریع خودمو مشغول میکنم که یادم بره
وقتی مامان اولی ها رو میبینم که شبا نمی‌خوابن روزا وقت سر خاروندن ندارن تا بچه یکم پا بگیره بعدش هم مدرسه و بزرگسالی و عروسی و سربازی رفتنشون
خودمون ۱۲ سال میریم مدرسه باید با بچه آوردن ۱۲ سال دیگه هم بریم
همه مامانا فقط درگیر بچه ن و خودشونو یادشون رفته !
از بارداری میترسم از مسئولیت میترسم از زایمان هزار برابر میترسم
کسی مثل من بوده ؟
بعضی دخترا میبینم تا عروسی میکنن سریع باردار میشن و خوشحالن و راحت
من چرا میترسم ؟!
وای منم میترسم 🥲💔
اسی تایپک اخرمو گزارش بزن
ترکا این لحجه برا ترکی ارومیس؟
هر ثانیه گچدیخجه سوگیم سنه چوخالر
حق داری
ترس هست دیگه باید باهاش مقابله کرد
منم میترسم😂در اینده بچه دار بشم
به نظرم خیلی دیگه تیره داری میبینی شرایط رو
بچه‌ی من دوسال و نیمه تو فکرم بعدی رو بیارم
کارمم دارم تفریحمم دارم
بستگی به این داره چقدر همسرت همراه باشه
بعدشم کی گفته ۱۲ سال ما با بچه ها میریم مدرسه
مدرسه‌ی بچه نهایت تا کلاس ۵ام با مادر باشه بعدش دیگه بزرگ میشن کاراشون با خودشونه
من خودم کلا سخت نمی‌گیرم
بعضی از مادرا انگار آفریده شدن غصه‌ی بچه رو بخورن چ لقمه درست کنن بزارن تو دهنشون
وگرنه بچه خیلی لذت بخشه
سختی داره ولی واقعا ارزش داره
مگه دو نفر آدم چقدر میتونن با هم وقت بگذرونن
هرکسی یه دلیل داره برای بچه آوردن
من زندگیمو دوست دارم ، می‌دونم همسرم پدر خوبی برای بچه‌ش میشه .. از لحاظ روانی خونمون سالمه ، من و همسرم وقتی سنمون می‌ره بالا یکی رو میخوام که کمک حالمون باشه ، خونه‌ی شلوغ دوست دارم
خب تو اطرافیانت رو میبینی؟ سعی کن رفتارات با بچه‌ت برعکس اونا باشه
واقعا اگه میبینی زندگی سالمی داری و همسرت از لحاظ روانی سالمه و میتونی حداقل های زندگی رو برای بچه‌ت فراهم کنی و یه خونواده شاد بهش بدی بیار، بخدا حیفه
