شوهرم گاهی یه رفتاری میکنه فکر میکنم بدترین آدم دنیاست گاهی هم رفتار خوبی داره
خودمم همونطورم اون منو بد میدونه من اونو
چند تا مثال میزنم شما بگید
مثلا شوهرم تو این یه هفته دو بار برده منو خونه مامانم به خواست خودش یبار گفت شب یلدا مامانت تنها نباشه برو
راه دور هم هستیما
یبار هم امروز باز گفت بعد امتحانت بریم بخاطر روز مادر کادو بدیم
من ولی کل دیشبو به فکر طلاق اینا بودم چون دیروز باهام دعوا کرد فکر کردم به مامانم نمبخواد کادو بده خدا منو ببخشه چندبار هم نفرین کردم
یا خیلی اذیت میکنه تا بزاره درس بخونم مثلا الکی هی میگه نخون نمیخوام بزارم بخونی
یا مثلا مبگه از ته قلبم راضی نیستم یا بری دانشگاه طلاقت میدم
ولی باز آخرش میبره سر جلسه امتحان
کتابامو میخره و اینا
منم متاسفانه خانوادش اذیتم کنن تا چند ساعت ناخودآگاه به شوهرم بی محلی میکنم
یا اون میگه خونه همش باید تر و تمیز باشه
من گاهی از زیادی کارها یا بلد نبودن و..
مثلا گاهی ظرفای شام رو صبح میشورم
یا خونه رو دیر جارو میکشم یا ....
شوهرم خیلی عصبی میشه دعوا میکنه