من بچم بیمارستان بستریه بعد اینجا ی اتاق بازی هست که چند تا اسباب بازی داخلشه ی راکر بود که دیروز بچه من کلا پنج دقیقه استفاده کرد امروز ک بیدار شد شروع کرد گریه کردن ک اونو میخواد قبلش دیدم ک ی بچه هشت ساله داشت باهاش بازی میکرد بعد اصلا نباید از اتاق بازی ببری بیرون ولی این می برد میذاشت تو اتاق خودش بازی میکرد باهاش من رفتم پیشش گفتم خاله جان تو بازی کردی حالا دو دقیقه بذار بچه من بازی کنه بعد تو باز بیا بازی کن مامانش اومد شروع کرد داد زدن همش به من می‌گفت بهت نشون میدم احمق بیشعور به بچه من توهین میکنی خلاصه کاری کرد ک حراست اومد من وقتی عصبی میشم گریه میشم ولی جوابش رو دادم گفتم ارث بابات نیست که می‌بری تو اتاق این مال همه مریضای اینجاست زنگ زدم شوهرم اومد رئیس بخش هم اومد بعد من حالم بد شد رفتم بیرون از بیمارستان شوهرم گفت رئیس بخش هم بهش گفته نباید اینجوری رفتار میکردی پرستارا هم گفتن اینا اصلا واسه بچه هشت ساله نیستن حق نداشتی ببری بیرون ولی اون همش می‌گفته ب بچه من توهین کرده حالا من همش میگم نکنه مقصر بودم نباید میرفتم ب بچش میگفتم راکر رو بده در صورتی ب جان بچم هیچ توهینی نکردم فقط گفتم خاله جان تو بازی کردی بذار دو دقیقه بچه من بازی کنه
وحشی بوده زنیکه سلیطه
زنه هم سنش بالا بود حداقل بیست سال از من بزرگتر بود بهش گفتم احترام سنت رو نگه داشتن ک چیزی نمیگم پس تو هم حرف دهنت رو بفهم رئیس بخش ب شوهرم گفت زنت چقدر لوسه همش گریه میکنه😐
عزیزم اگه ماجراهمینه بدون هیچ کمو کسری ایشون سلیطه تشریف داشتن
منم پارسال بچم بیمارستان بستری بود یه بچه ای هم تختی پسرم بود همش پنجره رو باز میکرد گفتم خاله جان کمتر پنجره ذو باز کن پسرم سردشه مامانش نزدیک بود گیسام و در بیاره😂
نه چیز بدی نگفتی مواظب بچه آت باش بعد اگه اسباب بازی داره ازخونمون بیار بزار بازی کنه منم پسرم بستری میشد همین کارو میکردم
کار خوبی کردی
ولی رو خودت کار کن مسئله ای نبوده ک ب گریه بیفتی
اسباب بازی داشت ولی خب راکر رو ک مثلا نمیذارن من بیارم داخل در حد ماشین کوچیک و اینا داره ولی اصلا نمیره سمتشون بعد اون راکره کلا نصفش هم شکسته بود ی تیکه اشغال بود ک زنه سرش اینجور وحشی بازی در آورد