2777
2789
عنوان

تروخدا بیاین مامانم میخواد باز بچه بیاره

| مشاهده متن کامل بحث + 522 بازدید | 67 پست
بابام نزدیک ۶۰ سالشهمادرم متولد ۶۲ . مگه الان وقت بچه آوردنه؟که همه چیو بدن به اونپس دو تا دختر چی م ...

حالا بزار به دنیا بیاد بعد بگو

مگه نگفتی بابات ۵۰ سالشه

مامانت هم متولد ۶۲ یعنی ۴۱ و تازه خیلی ها تو این سن دارن شوهر میکنند

عزیزم تو کار پدر و مادرت دخالت نکن

ایشالله شما هم یه بخت خوب میاد برات و ازدواج میکنی و میری

شاید این بچه امید به زندگی برای اونها بشه

اونا خودشون صاحب فهم هستندشما برای زندگی و بچه خودت تصمیم بگیر


منم تو خونه همونا زندگی میکنم

بابام آنقدر اخلاقش بده که به همین زودی ها منو شوهر نمی‌ده حتما باید ۳۰,۴۰ سالم بشه

از پسر آوردن اونا فقط دردسرش میوفته گردن ما

وگرنه بعد ۲۴ سال من برادر به چه دردم میخوره

خودشون صاحب فهم بودن وضعمون اینطور نبود...

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

حالا بزار به دنیا بیاد بعد بگومگه نگفتی بابات ۵۰ سالشهمامانت هم متولد ۶۲ یعنی ۴۱ و تازه خیلی ها تو ا ...


آره امیدی که دورش بگردن

همه کار براش کنن

ولی برای من و خواهرم نکردن

مگه ما بچه نبودیم . بخدا من اصلا بچگی نکردم

هیچ کاری برامون نکردن. دیگه خرج غذا و چهار تا لباسو همه میکنن. تازه لباسم با خسیسی گرفتن

بابام نزدیک ۶۰ سالشه . نه ۵۰

اون خیلیا با اینای که بچه دارن فرق داره 

من تو سن ۳۲ سالگی حامله شدم‌میگم پیرم ۱۰ سال دیگه یه مادر ۴۲ ساله داره چجوری مادر پدرت تو این سن بچه ...


بابام حرفشو زد هر دو بارم. مادرم هم گوش به فرمان اونه

بابام فقط میخواد بعد خودش یه پسر بشینه رو دارایی‌ش

[QUOTE=365394592]مگر اینکه دکتر بگه خطر داره آخه ما همه دختریم اصلا پسر زا نداریم تو فامیل بابام و م ...


چه هیچکدوم ندارم. نه پول نه سرمایه و کار

من و خواهرم نزدیک ۱۰ سال اختلاف سنی داریم

ولی من و اون اندازه هم پول جیبی میگیریم

این عادلانه‌‌س؟؟

حتی به خواهرم هم رسیدن ولی به من نه

کلا منو دوست نداشتن از اول

چه هیچکدوم ندارم. نه پول نه سرمایه و کارمن و خواهرم نزدیک ۱۰ سال اختلاف سنی داریمولی من و اون اندازه ...

همه این حرفهایی که تو دلت هست را با ارامش بهشون بگو

یا حتی یک نامه مودبانه بنویس براشون

همه این حرفهایی که تو دلت هست را با ارامش بهشون بگویا حتی یک نامه مودبانه بنویس براشون


من از اول با پدرم حرف نزدم. دیدم اخلاقاش بده سمتش نرفتم

نه قربون صدقه ازش دیدم نه بوس و بغل. نه درد و دل و نصیحت

با مادرم حرف میزدم ولی راجب چیزا معمولی . مثل کارای خونه و فیلمو تیپ و این جور چیزای معمولی. با اونم درد و دل نکردم هیچوقت بخدا. حرف احساسی هم هیچی..

کلا تنهایی بزرگ شدم . تنهایی تصمیم گرفتم

دیگه مامانم هم برام شد مثل بابام

..🙂🥲

بگو این پول تو جیبی خیلی کمهیا هر چه احتیاج داری بگو تو اون نامه


باورت میشه میگن داری دیگه همه چی .میخوای چیکار؟

بخدا خواهرم می‌ره لباس میخره. باز از بابام لباس میخواد براش می‌خره 

ولی من اگه بخوام میگن داری دیگه

با اینکه من آنقدر خرج دارم که دیگه پولم نمی‌رسه برم لباس اضافی بخرم. ولی خواهرم خرجی نداره هر چی دلش بخواد می‌خره 

سر همین میگم اگه اون بچه بیاد دیگه فقط به اون میرسن هم محبت هم پولی

حق منو میخورن یه ابم روش.. ۴ سال افسردگی گرفتم. الان بدتر شدم خیلی بدتر

به فکر همین قرص افتادماما چه قرصی؟برام مهم نیست فقط نمیخوام اون بچه بیاداز بابام شنیدم همه مال اموال ...

همون ال دی رو بع مقدار مناسب بده. نمیدونم دقیق چقدر میشه سرچ کن.

قشنگ درک میکنم چه حسی داری الان  

همون ال دی رو بع مقدار مناسب بده. نمیدونم دقیق چقدر میشه سرچ کن.قشنگ درک میکنم چه حسی داری الان


آخه با یه بار قرص دادن که چیزی نمیشه

بعدشم من نمی‌دونم اصلا کی می‌خوان انجام بدن که حامله میشه..

از کجا بفهمم حامله‌س یا نه؟

الان که نیست چون حرفشو میزنن. دکتر هم نرفتن

عزیزم گفتی درک می‌کنی. خودتم اینطوری شدی؟

چطوری تحمل کردی ؟ من همش تو فکرمه نمیتونم بخوابم شبا.

نمیتونم کاری کنم همش نشستم فکر میکنم گریه میکنم

آخه با یه بار قرص دادن که چیزی نمیشهبعدشم من نمی‌دونم اصلا کی می‌خوان انجام بدن که حامله میشه..از کج ...

نه دیگه. احتمالا مامانت مرتب ال دی میخورده برای جلوگیری. شما ال دی رو به تعداد مناسب، مرتب میریزی تو غذاش.

پدر مادر منم میخواستن باز بیارن که ترجیحا پسر شه خیلیم تلاش کردن. ااما رحم مادرم کیست داشت و کلا رحمشو مجبور شد برداره. منم هر کاری کنم برای اینا ارزشمند نمیشم تهش میگن اگه بچه دیگه داشتیم المپیادی میشد چشم رنگی و فلان و خوشگل میشد...

بابام حرفشو زد هر دو بارم. مادرم هم گوش به فرمان اونهبابام فقط میخواد بعد خودش یه پسر بشینه رو دارای ...

پسرم ببره برای عروس ببخشید بلانسبت دوتایی برینن به قبر بابات 

دیدم ک میگما 

بابای خودم همین کرد همه رو زد به نام داداشم 

الان ۲ ساله فوت شده نه به مادرم سر میزنه نه سر قبرش میاد الان یه خونه و زندگی برا زنش درست کرده بیا و ببین 

اونکقت زنش مارو میبینه نگاه بالا به پایین داره 

اخرین سری ابجیم بهش گفت خوبه الان با مال بابام داری برای ما پز میدی دیگه خفه شده فعلا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز