2777
2789

خیلی میگفتم ولی میبینم چیزی جز از چشم افتادنش عایدم نمیشه ولی سعی میکنم نگم 

و اینکه دیدم مادرشوهرم حالش خوب باشه باهمه خوبه حالش بد باشه بده حتی با اون جاریم که خیلی جوره 

پس بامن مشکلی نداره 

البته بعضی مواقع حسودی هم میکنه که سعی کردم پنهونکاری داشته باشم

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

خودم جرشون میدم بعدم یجوری جلو شوهر خودمو ناراحت میگیرم که الکی مثلا چیزیم نیست بعد کلللللللی اصرار میگم یکم دلخورم بعدم اصل ماجرا رو بابغض تعریف میکنم

البته شوهر که ندارم فعلا ولی وقتی بیاد دارم براشون

نه خودم میتونم جوابشون رو بدم

نه میتونم به شوهرم بگم چون خیلی وابسته به خانواده اش هست سریع جبهه میگیره و از اونجایی که فوق العاده زبون دارن یه جوری رفتار میکنن که من بد عالم میشم انگار من مقصرم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز