بچه جاری من تو درساش تنبلی میکرد نمینوشت اونم کاریش نداشت بچش بدون تکلیف رفت مدرسه معلمش دعواش کرد جریمه کرد گفت چرا ننوشتی زنگ زد مامانش جاریمم گفت سرمشق میگیرم بازی میکنه نمینویسه بچه از اون وقت تاحالا از مدرسه اومد اول مشق مینویسه
ببخشید بزار بدون تکلیف بره مدرسه جلو دوستاش خجالت میکشه تنبیه میشه ک از دفعه بعد بنویسه وگرنه اینطوری پیش بری برات اعصاب نمیمونه
ببین مادر پدر من حتی کارنامه من رو نگاه نمیکردن هیچوقت یادم نمیاد کسی بهم بگه بخون بنویس گاهی میخوندم گاهی نمیخوندم تنبیه میشدم و خلاصه خودم بودم و خودم ولی باقی دوستام همه خانواده ها فرهنگی و پزشک و مهندس و بشدت نظارت و دقت روی درس دوستام داشتن
باور کن الان همشون رفتن سمت کارهای هنری و فقط منم که پشت کنکور نشستم و دارم درس میخونم حالا نمیگم ادم موفقیم ولی احساس میکنم بچه رو به خودش واگذارکنید بهتره
اسی بمیرم برات
من فاز اینایی که میگن اشکال نداره بچت عوضش درست میشه رو درک نمیکنم. بچه ابتدایی اونم پسر بچه ها همشون از تکلیف نوشتن در میرن. همه بچه ها هم صبح خواب الودن واقعا به نظرتون با این تنبیه بچه مسئولیت پذیر میشه ؟ اصلا اسی میذاشتی تو اون دو خط نمینوشت بی سر صدا میرفتین بعد معلمش تشر میزد بهش بهتر بود
یکی ددوبار شوهرم عصبی شد از اونموقع اصلا جلوش اسم درس نمیارم حتی اگه نمره بد بگیره زیاد جلو شگیر نده. شوهرتم وشخصه عصبیه
متنفرم از جشن یلدای مدرسه . این مسخره بازیها چیه دیگه . همه توی خونشون کم و زیاد یلدا رو برگذارمیکنن دوباره هزینه کردن کار مسخره ای هست
