به مامانت بگو شاید اومد اگر نیومد پرستار همراه بگیر بهشون بگو دنبال پرستار هستم شاید به خودشون اومدن بعد بگو خواهر شوهرام گفتن ما نمیایم باید پرستار بگیرم
ول کن خواهر
اینهمه داری خرج میکنی، خرج یه ماما یا پرستار همراه هم روش،
تازه بهتر هم ازش مراقبت میکنه، اصولی و علمی.
سربلندی خودتِ، منت چرا؟ اونا وظیفه شون بود بیان، نیومدن، شما خودت از پس همه چیز برمیای.
بخدا منم بودم میومدم.
کجا هستین؟!
عزیزم کاش بتونی پرستار بگیری ازت مراقبت کنه و فقط این برات برای بعدها تجربه بشه
اگه شهرمن باشید،منم میام چه ایرادی داره
هرطور شده بگو خواهری مادری بیاد وگرنه از طرف خانواده شوهر منتش رو سرته همیشه
تو سختیاست که میشه آدما رو شناخت
شاید آخرین لحظه پشیمون بشن بیان
خب چرا با خواهر شوهرت قهر کردی؟اگه قهر نبودی الان به دردت میخوردن
خب پرستار بگیر خواهر شوهر رو چرا ببری
عزیزم اونارو ول کن
منت هیچ کسو نکش یه پرستار بگیر همیین !
چن روزه ازشدت ناراحتی اززندگی متنفرم من وخواهرم بدون هم آب نمیخوردیم من همیشه به دردش میخوردم شوهرم کل کاراشونوانجام میدادکوتاهی نمیکردیم چن روزرفتم خونش که نزدیک بیمارستان بودانگارتوجهنم بودم حس قشنگی نداشتم برگشتم بدون اینکه زایمان کنم واومدم خونه خودم گفتم بسپارم دست خدا.خونم یک ساعت بابیمارستان فاصله داره وبه این نتیجه رسیدم ک جزخداهیچکس کسه ادم نمیشه وتواین زمونه خودتی وخدا.خیلی ناراحتم وازهمه ناامیدشدم.خواهربایدبه دردخواهربخوره من دیگه تصمیم گرفتم روموبه هیشکی نزنم
دقیقااا حرف دل منو زدین
منم مادرم شرایط نداره اصلااا نمیتونه به خواهرمم اصلااا نمیخام بگم بیاد چون توبارداریم فهمیدم خیلییییی سختشه برام کاری بکنه تصمیم گرفتم پرستار بگیرم وبیمارستانم پرسیدم گفت هر۱۲ ساعت یک میلیون میگیره البته خصوصیه ولی خوب بیمه دارم پول زایمانو میده
شماهم عزیزدلم بی منت پرستار بگیر پولش و هرطور هست جور کن واصلااااااا ازخانواده شوهرتم رو نزن بگو بیمارستانم خودش پرستار داشت ونیاز به همراه نبود...
عزیزدلممممم درکت میکنم کاملا......حق داری نمیدونم چرا ادم اینجور موقع ها بارداری وزایمان واینا احساس بی پناهی میکنه خدا خودش پناه هممون باشه انشالله شاید این برخوردارو که میبینم مطمین میشم خدا میخاد بهم ب
