2777
2789
عنوان

جواب مادر شوهرم بلاخره بعد 15سال دادم

2309 بازدید | 125 پست

زنیکه  17سال رو اعصابم بود 15سال عروسی کردم 2سال هم عقد بودم اینقدر زجرم داد که روانیم کرد تا دو روز قبل که براش کادو روز مادر بردم بهم پس داد گفت ببر من استفاده نمیکنم اونم تو جمع پیش جاری داماداش خردم کرد منم برداشتم آوردم خونه بعدش به دخترش زنگ زدم گفتم حلال نمیکنم بهش بگو بعد فرداش زنگ زده هر چی از دهنش در اومد بهم گفت من ایندفعه ریـ ـدم بهش گفتم حالا برو دیگ پیدات نشه

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

چیا گفتی بهش؟ تعریف کن

برگشت گفت بچه تو بردار برو دیگه نبینمت گفتم مهرم بده تا برم 

گفت تو لیاقت نداری عروس ما باشی گفتم برعکس تو لیاقت نداری من عروست باشم تو عروسی مثل عروس دومیت میخوای که هر روز برینه بهت بازم برات عزیز باشه نه من که 17سال زجرم دادی مدام چیزی نگفتم بعدم گوشی رو قطع کرد

بعضیا لیاقت محبت ندارن منم ۱۵ ساله ازدواج کردم دل خوشی از خانواده شوهرم ندارم، دیروز نه زنگ زدم برا تبریک نه رفتم 

شوهرم گفت حداقل زنگ بزن گفتم منو یه نفر زاییده به اونم تبریک گفتم 

برگشت گفت بچه تو بردار برو دیگه نبینمت گفتم مهرم بده تا برم گفت تو لیاقت نداری عروس ما باشی گفتم برع ...

خوب کردی فقط کمش بود بازم کاش گفته بودی 

ولی اسم عروس دومی رو نمیوردی بهتربود

کادو چرا میدی بهش؟ لیاقت نداره همچین ادمی.

اولین بارش نبود اما به خاطر همسرم همیشه احترامشو نگه داشتم ولی فکر میکرد من وظیفمه همیشه احترام بزارم اونم وظیفشه همیشه تو جمع خردم کنه ولی دیگه واقعا پشت گوشی رو مخم رفت محکم اینبار جوابشو دادم جالب اینجاست احساس میکنم بعدش خیلی آروم شدم چون کلا اعتماد بنفسم گرفته بود نمیتونستم جواب بدم اینبار خودمم موندم چطور شد اینجوری بهش گفتم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792