میشه منم راهنمایی کنین .
منم مادرشوهرم خیلی اذیتم کرد از هر فرصتی استفاده کرد که بهم تهمت بزنه .مثلا میرفتم بیرون زنگ میزد به شوهرم که زنت کجا رفته با کی رفته حتما یه کاری میکنه و از اینجور چیزا شوهر منم حساسه و یکم بدبینه .باور میکرد با من دعوا میکرد .یا خیلی چیزای دیگه .
دفعه اخری که بهم تهمت زد و زنگ به شوهرم زد منم هرچی از دهنم در اومد بهش گفتم و دعوای بدی کردیم و من دو ماه رفتم خونه پدرم قهر .بچه هامم نبردم ..
بعد شوهرم خیلی پشیمون بود و گریه میکرد.و یه جای دیگه خونه اجاره کرد و بدون اینکه من برم وسایلو جمع کنم خودش همه وسایلو اورد تو خونه جدید .تا من برگشتم .
حالا مادرشوهرم طبقه همکف هست و طبقه ۲ و ۳ مال خودمون بود که خالی مونده.
ولی من دلم برای خونم خیلی تنگ میشه گریه میکنم عادت داشتم به خونه خودم .
از اونطرفم خانواده م میگن به هیچ وجه نباید اجازه بدی اونا بیان پیشت نه خودت باید بری ..
نمیدونم چیکار کنم جای من بودین چیکار میکردین؟
برمیگشتین تو اون خونه که البته همش اذیت و دعوا باشه یا مستاجر میموندین