نگاه مردم
طعنه های فامیل
یادمه ۲۰ سالم بود یعنی ۳ سال پیش یکی از زنای فامیل یه حرفی زد که منو خیلی ناراحت کرد زن تحصیلکرده و شاغلی هم بود
بهم گفت که چرا ازدواج نمیکنی، گفتم خواستگار هست منتظر خوبشم و تحصیلات هم برام بسیار زیاد مهمه یه نگاه بهم کرد گفت هرکی اومد کاری بود پول درمیاورد دیپلم و فوق دیپلمم داشت قبول کن
چون پدرم کارگره و تحصیلات انچنانی نداره بنظرشون این خواسته من سختگیری و بیجاس تو هرجمعی میرم با یه حالت ترحمی نگاهم میکنن انگار خودشون که ازدواج کردن چیکار کردن
فرهنگافرق داره من ۱۹ سالم بود بهم میگفتن ترشیده ازدواج کردم بدبخت شدم بادوبچه
نمیدونم خب شاید شرایط زندگی جوری بوده که نتونستن شاید ازدواج خیلی براشون مهمه شاید از طرف پدر اذیتن شاید خونشون حکم زندان داره شاید فرهنگ اون خانواده محکوم کرده به ببخشید کلمه ترشیدگی بالاخره از یه جا خیلی تو فشارن زندگیا متفاوت
فرهنگا متفاوته
برنامه ریزی ها متفاوته
یکی دوست داره فاصله سنیش با بچه اش کم باشه
یا هردلیل دیگه ای
دقیقا درسته.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز