پریشب شوهرم پونصد تومن داد برای یلدام امشبم شام بردم بیرون دستش درد نکنه ولی دلم میخاست ی چی برام بخره ن فقط شام ساده باشه اونم چون دیده برادر شوهرم زنشو با مادرشوهرمو برده بیزون دید من تنهام گفت بیا ببرمت بیرون بد با ناراحتی گفت چرا همشون رفتن تو رو نبردن؟؟؟گفتم خب نخاستن بد دیگه میگم برادرشوهرم مریضه اصلأ کار اینا نمیتونه بکنه چرا شوهر منم باید ب اندازه اون خرج کنه حتی کمتر چرا شوهرم دوست نداره پیشرفت کنه
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...