عجیب ترین اتفاقاتی که اتفاق افتادن و هیچوقت جواب منطقی پیدانکردین❌❌باردارا نیان❌❌

استفاده از جذب انرژی کائنات     گرفتن انرژی مثبت از گل گیاه و.....طبیعت و خروج انرژی هایه منفی به طبیعت با مدیتیشن 

عزیزم میشه برا من راجب ازدواجم بگی؟

چی حس میکنی؟

کمکم کن

تحقیق کنید در گذشته    اونجا قبرستان. یا   رود خانه نبوده. یا مخروبه

مرسی جوابمو میدی و‌برام‌وقت میزاری  گفتید مالک هستید گفتم متوجه‌ منظورتون نشدم ولی خونه خودمونه به اسم بابامه 

بی تاثیر نیست

چرا

اونجا زمین کشاورزی بوده 

بغلش رودخونه داره 

من دعا دارم یا نه؟

نمیدونم استرس دارم هر وقت حرف این چیزا میشه استرس میگیرم 

بیشتر تحقیق کنید 

پستتونو دیدم یاد ی جریانی افتادم.

راستش من آدم مذهبی نیستم  معتقدم و قبل از قبول کورکورانه هر چیزی بهش فکر میکنم.

ی آشنا داریم ی مدت خیلی زیاد خواب ائمه رو میدید و تو خواب گریه میکرد و البته من خودم قبولش نداشتم تا اینکه ی روز  تو ماه محرم  گفت دیشب حضرت ابوالفضل ب خوابم اومده و گفته میخوام یه معجزه بهت نشون بدم فلان روز ی مراسم روضه بگیر و مردمو دعوت کن و کاری ک میگم انجام بده. 

روز روضه رسید و راستش من و خانوادم هیچ کدوم شرکت نکردیم ولی خیلی از آشناها از جمله دوست صمیمی خودم ک خیلی بهش اعتماد دارم  و مادرشم شرکت کردن. گفتن تو خواب حضرت ابوالفضل بهش گفته ی تشت بزرگ حنا درست کن و روش پارچه بکش و تو یه اتاق بذار و همه از اتاق بیرون برید و بعد از چند ساعت برید حنا رو نگاه کنید.

خلاصه اینا حنا رو درست کرده بودن و تو اتاق گذاشته بودن و مادر دوستم ک فامیل نزدیک این خانم هست همون لحظه در اتاقو قفل کرده بود و حسابی حواسشو جمع کرده بود ک کسی سمت اتاق نره چون راستش کسی ب این خانم اونقدرا اعتماد نداشت و خدا منو ببخشه اونقدر مومن ب نظر نمیرسه ک ائمه ب خوابش بیان  (دلیل دارم و برای همه روشنه)

خلاصه روضه برگذار شده بود و بعد از یکی دو ساعت در اتاقو باز کرده بودن و پارچه رو از روی حنا برداشته بود و دیده بودن روی حنا رد یه دست بزرگسال و جای پای یه بچه هست و روی اینا خونم ریخته شده همه اشکشون در اومده بود و حتی چند تا از خانما از هوش رفته بودن.خلاصه تو شهر غوغایی شد ک بیا و ببین مردم از صبح زود تا نصف شب میرفتن خونشون  و اون حنا رو نگاه میکردن و گریه میکردن .

راستش وقتی ب من گفتن من اصلا متاثر نشدم و دیدم نسبت ب این قضیه خوب نبود کلا بعضی وقتا ی حس ششم آنی میاد سراغم و تو لحظه اول ک چیزی رو میشنوم یا میبینم اگه حس بد بهم منتقل کنه درست از آب درمیاد.حتی نرفتم حنا رو ببینم دو تا دلیلم داشتم اولا حس خوبی ب این قضیه نداشتم دوما معجزه زمانی معجزه ست ک کار آمد باشه مثلا بیماری شفا پیدا کنه ی رد روی حنا چه معجزه ای میتونه باشه ؟ 

تا دو سه هفته حنا رو نگه داشتن و مردم میرفتن ب قول معروف زیارتش تا اینکه بعد از دو سه هفته حنا رو بردن قم پیش علما قضیه رو تعریف کردن ولی اینا دیگه نتیجه رو پیش همه باز گو نکردن ولی از اونجایی ک این خانم فامیل درجه یک دوستم بود ب من گفت ک علما ی جوری ب ما فهموندن ک قضیه بر میگرده ب از ما بهترون و اینکه  ب شکل ائمه ب خواب این خانم میان و گفتن حنا رو هم یا ی نفر دست زده یا اونم کار اجنه بوده.

حس میکنم حتی برای ازدواج و کارامم دعا دارم 😑

دخترم 2 سالش بود یه لباس خریدم واسش بزرگ بود قایم کردم تو کمد تا سال بعد بپوشونم الان 7 سالشه هنوز اون لباس پیدا نشده هزار بار کمد رو خالی کردم یعنی کجاست ؟دیگه پیدا میشه‍؟

ریلکس باشید چند تا نفس عمیق بکشید 

من وقتی بچم بدنیا اومد یک خبر بسیار  بدی از خانواده م بهم رسید سه شب نتونستم بخابم تازه هم سرارین شده بودم و تو رختخواب بودم ، بعد یک شب صدای یک مرد رو شنیدم که اسممو گفت ، دیگه تکرار نشد ولی عجیب بود البته اون شب فقط منو و خاهرم خونه بودیم که اونم کنارم خاب بود