از مهمونی اومدیم راه ب راه رفتم سرویس بهداشتی شلوارمو در آوردم گذاشتم رو پله ی سرویس بهداشعی بعد من در دستشویی و نبستم باز بود
شلوارم تنگ بود برای همین درآوردم چون ساعت طولانی پام بود
بعد نشستم دستشویی کنم ببخشید بابت تعریف🫡
دیدم شلوارم بلند شد از پله قشنگ بلند شد انگار یکی گرفتش دستش و بعد افتاد من جیغ زدم با شرت دویدم وسط خونه
همسرم فقط خونه بود