وقتی تازه ازدواج کزده بودم دوستم که دختر دایی شوهرم بود و یکسال زودتر آزما ازدواج کرده بود همش میگفتم تولدم اینوخریده روز زن اینو خریده و میزد بهدمپ چون اون اوایل زندگیمون یه کم دستور بالمون تنگ بود و اون میگفت آقام اگه مسافرکشی هم کنه محاله واسم کیک و کادو نگیره حتی اگه شده یه ساپورت
اون دورها خیلی با شوهرم حرفم میشد چون خیلی ساده بودم اما بعد از چند سال معلوم شد که شوهرش اصلا مرد سالمی نیست و با هرکسی رابطه داره و زندگیش شد دادگاه و شکایت و الآنم درحال طلاق اما خداروهزاران بار شکر که شوهرم مرد خوبیه و این بهترین چیزها و البته تا الان هرچی بگی طلا ،ماشین و هرچی تو دستش باشه برام میخره میخوام اینوبگم قدوقیمت مهم نیست اما یادمون باشه هیچ وقت توی حرفامون نیت دلسوزوندن کسی رو نداشته باشیم
دل. همهتون شاد و آرزوی بهترین ها