2777
2789

میگه من زندگیم فقط تویی و پدر و مادرم بعد 

مثلا مشتری داره از سمت عشایر براش کادو میارن 

کره حیوانی و کشک و غیره

یا از شمال براش برنج میارن 

بهش کادو میدن 

همیشه همه رو میده به مامانش اینا 

یک بار نشد بگه اینو ببر بده  به خانواده ات از طرف من هدیه !

یا مثلا باهم میریم بیرون 

میدونه من الان شهر غریبم شرایط مالیم خوب نیست 

مثلا میگه من فلان کیف رو برای مامانم بخرم نداره 

انتظار داشتم برام یک چیزی بگیره 

مثلا میدونست من کفش نیاز دارم 

مغازه کیف کفش فروشی رفته بودیم!!! 

بعد که داریم از مغازه میایم بیرون قیافه منو میبینه میگه توام کیف میخواستی 

گفتم نه 

روم نشد چیزی بگم 

دست خودم نیست من رو درباری دارم توی ذاتم از بچگی این بوده

 بعضی وقتا توی یکی سری چیزا بهم کمک کرده 

ولی همیشه منت اشونو میزاره 

بهم میگه به من میگی خسیس ولی من خسیس نیستم مثلا فلان جا من حساب کردم و اینا 

بعد که بدم میاد بهم میگه شوخی میکنم 


چرا خواسته هاتون رو نمیگید 

بخدا وحی نمیشه

مامانش میگه و پسرش می‌دونه

شما هم بخواه و واکنش داشته باش 


حالت امروز بده؟ اتفاق بدی پیش اومده؟ حس میکنی بدبخت شدی؟ یه لحظه صبر کن. از خودت دور شو. توی تاریخ دور شو. اتفاق هایی رو به یاد بیار که فکر میکردی ازشون زنده بیرون نمیایی. چی شد؟گذشت. به اتفاق هایی فکر کن که توی طول تاریخ برای آدمها پیش اومده.به جنگ به قحطی به بیماری ها. حالا توی جغرافیا از خودت دورشو. به کشورهای دیگه فکر کن. به آدمهای دیگه. دردت در مقایسه با دردهایی که بشر متحمل شده چقدر بزرگه؟ چقدر عمیقه؟ من اینجوری با مسائل ناخوشایند برخورد میکنم و یهو میبینم ای بابا درد من چقدر کوچیکه 

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

چرا خواسته هاتون رو نمیگید بخدا وحی نمیشهمامانش میگه و پسرش می‌دونهشما هم بخواه و واکنش داشته باش

بهش مثلا راجع به اون کادو ها گفته بودم 

مثل برنج و اینا 

همیشه میگه بار بعدی 

منم خودمو نمیخوام سبک کنم 


یا قبل اینکه بره اون مغازه روز قبلش بهش گفته بودم کفشم خراب شده 

ولی هیچ نمیاد بگه میخوای کفش های اینجارو ببینی 

بهش مثلا راجع به اون کادو ها گفته بودم مثل برنج و اینا همیشه میگه بار بعدی منم خودمو نمیخوام سبک کنم ...

بهشون بگو عزیزم من کفش نیاز دارم

ایشون چون از مادرش نوازش عاطفی و تایید میگیره مشتاق هست براشون کارهای مختلف کنه

شما هم سیاست های رفتاری ات رو شفاف تر و صریح تر کن و تایید بهشون بده


حالت امروز بده؟ اتفاق بدی پیش اومده؟ حس میکنی بدبخت شدی؟ یه لحظه صبر کن. از خودت دور شو. توی تاریخ دور شو. اتفاق هایی رو به یاد بیار که فکر میکردی ازشون زنده بیرون نمیایی. چی شد؟گذشت. به اتفاق هایی فکر کن که توی طول تاریخ برای آدمها پیش اومده.به جنگ به قحطی به بیماری ها. حالا توی جغرافیا از خودت دورشو. به کشورهای دیگه فکر کن. به آدمهای دیگه. دردت در مقایسه با دردهایی که بشر متحمل شده چقدر بزرگه؟ چقدر عمیقه؟ من اینجوری با مسائل ناخوشایند برخورد میکنم و یهو میبینم ای بابا درد من چقدر کوچیکه 

شاید چون نامزدتع این مدلی هس شوهرت که شدقضیه فرق می‌کنه ویچیزی ازمن بتونصیحت عزیزم سکوت روبزارکناریاخجالت روهرچیزی اذیتت کردمحترمانه بگواون ازکجابدونه زنی که خرج ندارع ارج نداره

ماضعیف نبودیم دشمنان عزیزبود  
من مشکلم همون سیاست رفتاری که ندارم

کسب کن عزیزم

کسب کن

حالت امروز بده؟ اتفاق بدی پیش اومده؟ حس میکنی بدبخت شدی؟ یه لحظه صبر کن. از خودت دور شو. توی تاریخ دور شو. اتفاق هایی رو به یاد بیار که فکر میکردی ازشون زنده بیرون نمیایی. چی شد؟گذشت. به اتفاق هایی فکر کن که توی طول تاریخ برای آدمها پیش اومده.به جنگ به قحطی به بیماری ها. حالا توی جغرافیا از خودت دورشو. به کشورهای دیگه فکر کن. به آدمهای دیگه. دردت در مقایسه با دردهایی که بشر متحمل شده چقدر بزرگه؟ چقدر عمیقه؟ من اینجوری با مسائل ناخوشایند برخورد میکنم و یهو میبینم ای بابا درد من چقدر کوچیکه 

شاید چون نامزدتع این مدلی هس شوهرت که شدقضیه فرق می‌کنه ویچیزی ازمن بتونصیحت عزیزم سکوت روبزارکناریا ...

ما نامزدیمون خیلی طولانی شده به دلیل یک سری مشکلات سه ساله نامزدیم

حتی یک بار بهم خورد برای اون مشکلات دوباره بهم برگشتیم.

مشکلم اینه همش میگه من به خانواده ات اهمیت میدم مثل خانواده خودم بعد هرموقع پای اون چیزا میرسه که براش میارن نمیاد یکی اشو بیاره خونمون بیاد یک عزت به مادرزنش بزاره 

چندین بار گفتم 

میگه بار بعدی یادم رفت 

مامانم که وسایلو آوردم خونه باز میکنه میگه مرسی منم روم نمیشه بگم مال تو نیست 

منم دیگه چیزی نگفتم فکر نکنه من احتیاج دارم 

فقط دوست داشتم یک احترام بزاره به خانواده ام 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792