به اینم فکر کن ولی‌بچه که بزرگ بشه به تو دیگه احساس و دلبستگی زیادی نخواهد داشت و عمه‌هاشو بیشتر دوست‌داره و اولویتن..پسردایی همسرم بیشتر پیش عمه‌هاش و مامان‌بزرگش بزرگ شد الان که بزرگ شده و زن گرفته کلا تو تمام مراسمات ازدواجش اول عمه‌هاش..الان با زنش فقط با عمه‌هاش مسافرت میره و وقت میگذرونه خیلی کم به مامانش سر میزنه
عزیزم هرکس یه ارزشی داره تو زندگیش... و اولویت هایی ...
می‌دونم ممکنه دلگیر بشی ولی درحال حاضر اولویت تو کاره ...
پس تنها چیزی که میتونم بگم همدلی باهاته که درک میکنم حس بدیه بچه آدم طوری رفتار کنه انگار بقیه مهم تر از مادرش هستن.
ولی چون نمی‌تونی بین کار و بچه داری، بچه‌داری رو انتخاب کنی در نهایت فقط میتونی خودتو با این آروم کنی که برای آینده بهترش تلاش میکنی. هرچند ارزش من بچه داریه تو این جور مواقع
من مخالف اینم که کارتون اگر خوبه ول کنید
یک پرستار یا یک مراقب خوب نیاز هست که کاملا قابل اعتماد باشه
اما این حرفی هم که زدید فامیل و اشنا دارن از حسادت میترکن خیلی برام عجیب بود
فک کن شما خدایی نکرده سر همین موضوع دچار مشکل شدی و زندگیت داشت خراب میشد
یعنی زندگی خودت خراب کنی سر اینکه بقیه فامیل و اشنا تو حسرت کارت بمونن و از حسودی بترکن؟؟
به چه قیمت
پزشکی؟
