درسته دل خوشی از شوهرم ندارم اما وقتی اومد گفت که دیشب همه برادراش وخواهراش شام دعوت بودن یه حس حقارتی ته چشماش بود نگاهشو می دزدید و تعریف می‌کرد
دلم براش سوخت
این زن نمیدونم چرا میخوادمارو توفامیل ازچشم بندازه
به درک
مقابله به مثل
همین موردو اگه. صحبتی شد بکوب تو سر شوهرت 😒 تا هوس دعوت خونوادشو نکنه
چ جااالل مادرشوهرم قبل همه ب ما میگه بریم منم چون تنها عروسشم
میرم کمکش بعد مهمونی یه عالم غذا و شیرینی اینا بهم میده میارم خونه
شاید خودشون بخاطر رو مادر رفتن
شما هم با کادو و شیرینی خودتون میرفتین
سمت ما اینطور مواقع خودمون میریم
چرا دعوتت نکردن مشکلی دارن با شما ؟؟
برا ما همینکارا میکردن
الان هیچکس از اونایی که دعوت میشدن دورشون نیستن
هرچی زنگ میزنن من بلاکشون کردم دیگه
برنامه تفریحی داشته باشید....خودتون وقتی میدونید مناسبت های خاصی در پیشه خونه نمودید که حالتون بد باشه،،،برید پارکی سینمایی کنسرتی جایی،،،،،ما شب یلدا یه شب رفتیم خونه مادرشوهر یه شبم رفتیم شهربازی،...
من الان بخاطر مادرشوهره خدانشناسم که ادعا مومنیشم میشه با شوهرم قهر کردیم خدا لعنتش کنه بحق فاطمه زهرا
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز