اگه دیدی بگوزودپاک کنم صبرکن الان بنویسم
حدودایکسالیه که حداقل هفته ای۴بارخواب پسرخالمومیبینم که توخواب همدیگه رودوس داریم درصورتی که توبیداری من متاهلم وشایدسالی یکبارم نبینمش دومیش اینه که چنبارخواب میبینم ماه خیلی به زمین نزدیه ومن میبینمش وهمینطورچنتاسیاره دیگه حتی یبارزمین روهم توآسمون دیدم سومیشم اینه گاهی اوقات خواب میبینم یه جای آشنایی هستم وتمام کوچه پس کوچه هایاحتی زیروبم هاشومیشناسم واونجارودوس دارم وواقعازیباست مثلاجنگل ساحل ویایه خونه هایی که میشناسم ولی توعمرم همچون جاهایی نرفتم چهارمی وخواب مادرم اینه که یکی ازاقوام فوت شده بودومادرم خواب دیدتوحیاط مامان بزرگمه واون فامیلمون روراهپله نشسته وبه مامانم همش میگه عذاب وجدان دارم وتمام لباساش وچهرش سیاهه ودوروزبعدمامانم خوابشوبرام تعریف کرددوباره همون شب همون خوابومیبینه بااین تفاوت که فامیلمون همونجاتوحیاط پشت یه تورسیاهرنگ وایستاده وپشتش پردودوآتیشه وبه مامانم میگه یه چیزنمیشه بهت گفت چرارفتی گفتی وبازم همش تکرارمیکردعذاب وجدان دارم ببخش طولانی شد