من ی خاله دارم ک بمن شیر داده پسرش۲۵سالشه و داداشم محسوب میشه نه سربازی رفته نه سرکار میره شب میره پیش دوستاش تا صبح بعد نصف شب یا صبح میاد میخابه تا ساعت ۵عصر فردا😞 نه کارداره نه احساس مسولیت نه اعتقاد ب چیزی نه احترام حالیشه نه وجدان!خیلی خالمو حرص میده ازدستش پریشب تا مرز سکته رفت شوهرش رسوندش بیمارستان شوهرخالمم پیرشده میریزه توخودش شکسته شده!!پسرشون علاوه بر بی مسولیتی وبیکاریش خیلی پدرومادرش رو اذیت میکنه سر پول گرفتن سر غذا سر همچی!!بابام یبار نصیحتش کرد علنا برگشت گفت ب شماچه؟؟دلم میخاد این مدل زندگی کنم ب اعتقادات مذهبی بقیه توهین میکنه فحش میده کلا خیلی اخلاقش مزخرفه!!راهکاری بلدید ک بشه یکم تغییرش بدیم؟؟لطفا نفرین نکنید فقط راهکار بدید اگ تجربه مشابه هم دارید بگید
لطفا برای رسیدن ب حاجتم دعام کنید انشالا حاجت روا بشید
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
ميدوني بنظرم بهترين راه اينه كه از نعمت وجود پدر مادر آگاهش كني . اينكه همه تو اين دنيا هميشه ممكنه نباشن پيش آدم خدايي نكرده و ادم پشيمون ميشه ، قدردانشون باشيم . خدا گرچند حفظ كنه براش پدر مادرشو .