پارسال که عقد بودیم رومم نمیشد چیزی بگم برداشت واسه مامانش یه کادوی گرون خرید واسه مامان منم خرید اما پولشو ازم گرفت
دوتا شاخه گل گرفت یکی شکسته بود تو جوب هم همون افتاد همونو شست داد به من سالمه رو داد خواهرش
واسه نامادریم و مادربزرگمم پول شیرینی رو باز ازم گرفت کادو هم یه کادوی آبرو بر به درد نخورد آورد خواستم چیز بهتر بگیرم خواهرشوهرام نزاشتن نامادریم اینا هم ناراحت شده بودن
امسال یکبار اینا چند روز پیش گفت واسه مامانت از پولی که دادم لباس بخری پول بزن به عنوان کادوی روز مادر
منم فعلا اصلا نزدم
به منم انگار اصلا نمیخواد چیزی بده
به نامادری و مادربزرگم میگفت ۳۰۰ اینا ببریم گفتم نمیخواد نمیخوامم بزارم ببره همون پارسال بسمون بود
شب یه لحظه عصبی شدم گفتم پارسال هم که کادوی مامانمو خودم گرفتم ناراحت شد و گفت دیگه نمیتونم تحنلت کنم دارم ازت زده میشم
ندار هم نیست
دیشب برداشت واسه عمش ۴۰۰ پول داد
برای مامانش هم ۱ ۲ تومن پول زد
اونوقت حتی یه زنگ نمیزنه روز مادرو به مادرم اینا تبریک بگه
خاک تو سر من با این شوهر کردنم
دیگه امسال نه خودم ازش کادو میگیرم نه برای مادرم پول میفرستم که به اسم این تموم بشه
نه به نامادری و مادربزرگم میبرم
هر کی هم پرسید میگم به خانواده خودش داد به ما حداقل آبروش بره