خانوما شما بگین
مادر شوهری که هرجا پسرش با عروسش بخان برن جایی مثه یه تفریح مادرشوهره همیشه باهاشونه بعد وقتی ک عروس عقب مینشست صدایه اهنگ کم میکرد همسرم از من میپرسید کجا بریم اون جواب میداد وتاجایی زور میگف هرجا ک من میگم بریم یا توقع داشت دختراشم باهامون ببریم
ولی از یه جا ب بعد نزاشتم جلو بشینه هرچند ک بازم میاد فقط فرقش اینه دیگه برامون تعین تکلیف نمیکنه کجا بریم من حق دارم حلو میشینم همیشه حس میکنم کار بدی میکنم البته همشم تقصیر این وجدانمه ک سوارمن ولی دیگه خوبیو بوسیدم گذلشتم کنار
نه عزیزم کار درستی میکنی . همسر نفر اول زندگی آدم و این تنها راهی که شما توی پنجاه سالگیتون همسرتون دوست خواهید داشت و احساس میکنید توی این سالها بهتون احترام گذاشته شده و اون احترام پس میدید . هر وقتم کسی گفت مادرش . زحمتش کشیده بگید اگر مادرش ۲۰ سال کنارش بوده من قراره ۶۰ سال کنارش باشم . اون خانم خودش همسر داره و وظیفه همسرش که نیازهای عاطفیش برآورده کنه .
خانم های عزیز من روانشناسم این پست گذاشتم تا نظر مادرها بدونم ولی عروس ها جواب دادن 😂
در کل بهتون بگم ، هرچی که یک آقا در اوایل زندگی بکاره ، بقیه زندگی برداشت میکنه . اگر خانم توی ده سال اول زندگی احساس ارزشمندی و احترام کرد بقیه عمر به چشم قهرمان زندگیش میبینه شوهرش و بهش احترام میگذاره وگرنه از نزدیک چهل سال به بعد کم محلی ها به همسرش شروع میشه . اگر یک مادر بیست سال برای بچش زحمت کشیده همسرش قراره شصت سال بکشه . همسرش قراره بچه ها بزرگ کنه و... . متأسفانه در فرهنگ ما یک چرخه غلط وجود داره که مرد ها اون خلاء عاطفی همسر برآورده نمیکنن و زن از شوهرش قطع امید میکنه و امید و آرزوش میبنده به پسرش . پسر ببره بیاره مهمونی و سفر و... ببره . در حد کم مناسب ولی یادتون باشه اول همسر اول همسر اول همسر .
عزیزم هرکسی جا و مکان خودشو داره
مادر ی عمر زحمت کشیده و بزرگتره جلو بشینه چیزی از عروسش کم نمیشه همسر هم همدم آدمه و باقی عمر کنار همن پس مرد باید بینشون اعتدال داشته باشه
اما مادرشوهر بعنوان بزرگتر و مادر اون پسر باید جلو بشینه
این نظر منه و نظر هرکسی متفاوته من نظر خودمو گفتم شاید برای بقیه خوشایند نباشه
منم روانشناسی خوندم و مجردم
به نظرم این چیزا فقط تو نسل جدید اینقدر مهم شده
یعنی دقیقا تو نسل ماها!
به نظرم پدر و مادرای ما اصلا اینطوری نبودن
تو همین سایت میبینم اعتراض میکنن که چرا شوهر من هر روز میره خونه مادرش؟!
خب ایرادش چیه ؟
شما نمیدونید زندگی ما چطور بود
بابای من از سرکار که میومد هر روز میرفت یک ساعت دیدن پدر و مادرش
چون هر دو مریض بودن
میرفت کاراشونو میکرد
حالا خواهر خودمم مریض بود
ولی مامانم بابام تشویق میکرد که بیشتر به پدر و مادرش برسه
این وضعیت چهار و پنج سال همینوطور بود
بابای مامانم از مکه اومده بود همه خونش بودیم مامانم بابامو راهی کرد خونه اون یکی پدربزرگم چون حالش خوب نبود و همون شبم فوت کرد
بعد چند سال ...
حالا بابام مامانمو تشویق میکرد که به پدرش سر بزنه پدرشو جمع کنه
این کارا واسه نسل ما عجیب غریبه
ما از این که شوهر هر روز به پدر و مادرش سر بزنه یا مادرش صندلی جلو ماشین بشینه بدمون میاد
بله درست میگی ولی مادش هیچ نمیفمه اگ هر وسیله بخاد ب شوهر من میگه حالا همسر من ادم نیس ک از حق من که ن از حق بچه هاش بگذره چون میگه بچه هام اینده دارن باید جمع کنم براشون ولی مادرش فقط بفکر کندن راه رفتنه و اینو همسرم خوب فهمیده ولی ببین شوهر این زن حریفش نیس چ برسه ب بچه هاش و هرجور توقعی از همسرم داره و من خدایش با این رفتارش نمیتونم ساکت باشم و درگیر میشم با یه زن ۶۰ساله
