عزیزم تو خیلی دختر عاقلی هستی. راهنمایی خوبی بهش کردی . به نظرم خواهرت اشتباه میکنه. اولش که روزای خوشه اینو بگه . بعدش نگم برات
به نظر من که شما حق نداری تو تصمیم خواهرت دخالت کنی.زندگی هایی که به هم میخوره دلیلش همین دخالتهاست.خواهرت خودش عقل داره می‌دونه چی به صلاحشه.
بهتر بود بدون آرایش تو دوران دوستی شوهرش میدیدش
من برعکس اصلا آرایش نداشتم اصلا
با موهای چرب و صورت پر از مو و خسته از سرکار هم شوهرم منو دیده بود بارها
چون اصلا آرایش نمی‌کردم
یعنی خود واقعیم رو قبول کرد
ب نظرم خیلی بی ادبی بود ک این حرف و زد ولی خب وقتی خود خواهرتون اشکالی در این حرفش نمیبینه از شما نمیپذیره عزیزم
روز زن امروزه یا صب
قبل ازدواج رسمی حتما برن مشاوره
و اینکه اگر امکانش هست چند بار دیگه با ایشون رفت امد کنین به خواهرت بگو فعلا هر وقت که قرار ایشون ببینه ارایش نکنه یا کم بکنه
این ازدواج اشتباه خواهرت به دل خوستگارشون ننشسته
بعد ب مشکل میخورن
این پسره الان اینجوریه اگه با خواهرت عروسی کنه قراره چی بشه؟انموقع خب روش بازه هر چی از دهنش درمیاد میگه به خواهرت و هیچ اعتماد به نفسی برا خواهرت نمیزاره
به خواهرت بگو مستقیم از ایشون نظرش در مورد چهرش بپرسه ببینه اقا چی میگه
اسی من اشتباه کردم زن یه مردی شدم که تمام طایفه اش از سفیدی و خوشگلی بخدا حریف ندارن اینقدر زن زیبا و سفید و پوستای صاف و براق رو هیچ طایفه ای نداره حتی تو تهرانم از اینجوریا نیست،فقط من سیاه و صورتم خرابه حاله یه عمر تمسخر و تحقیر شدم توسط بچهاشون اعتماد بنفسم از دست رفت هیچ وقت تو هیج جمعی رو ندارم حاضر شم خیلی حس بدیه نباید پروردگار اینهمه تبعیض بین بندهاش قائل میشد
