ببین من کاری به هیچی ندارم تجربه ۳سال تو عقد موندن من اینو میگع گندترین دوران عقده ،سعی کن از الان نزاری کسی از دعواها و بحث هاتون با خبر بشه تو یادت میره چی شده ولی خوانوادت همیشه یه گوشه ذهنشون میمونه،من بعد از دوتا بچه هنوز مامانم ازم میپرسه راضی هسی از زندگیت،«؟بحث نداری دعوا نداری؟! هنوز مونده تو ذهنش
اولین اقدام آروم به مامانت بگو
بگو میخواستم نگم حرص نخوری ولی دیدم نمیشه
بعدش با مامانت تصمیم‌بگیر
الان بفهمه از مامانت پنهان کردی دیگه راحت هر جوری بخواد رفتار میکنه ها
مگه میشه بدون توضیح و‌تماس دیشب و چشم انتظارت بذاره
شاید نامزدت پول نداره که مراسم وپیچونده
احساس خفگی دارم
کی تموم میشه این کابوس
با مادرشوهرت در مورد رسوماتشون صحبت کن اگه گفت ما رسم نداریم بگو ولی ماداریم ،
من هیییچ رسمی واسم انجام ندادن همشهری هم بودیم خیییلییی راحت میگفتن ما رسم نداریم منم عینه بز ساکت میشدم ولی یه یه گوشه از قلبم مونده😓😮💨
مگ خانوادت ب ازدواجت راضی نبودن؟؟
ک سرکوفتشو ب تو میزنن
من ندیدم پیام مادرشو میگی چی نوشته؟
اسی اینا تجربه منه
تحت هییییچ شرایطی هیچیو از خانوادت مخفی نکن
درباره رسم و رسوم با شوهرت حرف نزن باید اینارو مادرت ب مادرش بگه ک ما این رسمارو داریم ازتون توقع داریم(ولی رر کل سعی کن خودتو درگیر رسم و رسوم نکنی)
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز