درود و سلام به روی ماه تون 💙
امیدوارم اولین روز فصل، اولین روز ماه و اولین روز هفته تون رو خیلی عالی شروع کرده باشین 😍
عزیزِ دانایی همیشه نصیحت میکرد و میگفت : یه لیست بنویس از فوبیا ها و نگرانی هات،یکی یکی باهاشون روبه رو شو...
اون موقع ها فکر میکردم این کار عملی نیست یعنی چی من ترس هامو بنویسم؟ منفی هارو بنویسم؟ خب تهش که چی؟ 😶🤔
اما دنیا بهم فهموند اگر من با ترس هام کنار نیام، من رو به بدترین روش ممکن باهاشون شکنجه خواهد کرد.
تصمیم گرفتم ریسک کنم و ببینم این توصیه واقعا بَده؟
ولی این مدت اخیر که این کارو انجام دادم به اون وحشتناکی که به نظر میرسید، نبود.
اولینش تنهایی بود! تنها بودن و تنها موندن فوبیای من بود.
یه مثال از ترس هام تنها غذا خوردن بود که شکنجه ام میکرد حتی وقتی تنها بودم ترجیحم گرسنه موندن بودتا یکی از راه برسه ( اعضای خانواده یا همسرم)
الان به راحتی غذای مورد علاقه ام رو میپزم و با کلی چیتان پیتان 😁 تنها میخورم راستش خیلی هم میچسبه و نمیدونم چرا انقدر از این کار هراسون بودم 🤔😂☹️
دومی ، شرکت در جشن ها و مراسم هایی که کسی رو نمیشناختم و تنها بودم...
( دست های یک میکاپ ارتیست همیشه پر رنگ و لعابه این بعد از کلی شست و شو هست😅😂)
اصلی ترین بخش کارم ، تنها و بیرون خونه موندن از یه تایمی به بعد بود حتی تو حیاط خونمون ! متاسفانه چندوقت پیش یه تجربه ی تلخ از مزاحمت شدید پیش اومد و من حساس شدم و بعد ازاون اتفاق ترسو شدم
این شب برفی دیگه دلو به دریا زدم و استارت نابودی این فوبیای شدید رو زدم 😆👆
تابه اینجا که خدا کنه زیاده روی نکرده باشم 😁👆
راستش ترس های من زیادم مهم نبودن فقط من بزرگ شون کرده بودم...
مثل ترس از رها شدن و تنها موندن ، من حتی شب یلدا رو تنها بودم همش فکر میکردم اگر روزی دراین شب کنار خانواده نباشم دق میکنم اما خب دق نکردم و زنده ام 🤕😂
یا خیلی موارد دیگه که از حوصله ی بحث ما خارجه گفتمش .... اما من باهاش روبه رو شدم و دیدم انقدرا هم بد نیست :)
اخر حرفام میخوام بهتون توصیه کنم با ترس هاتون روبه رو بشید اعتماد بنفس تون رو خیلی بالا میبره و تجربه ی خیلی خیلی خوبی میشه 💙
انقدر این تجربه به من حس خوبی داد که دوست داشتم به شما هم بگم 🤭 تا امتحانش کنین.
امیدوارم زمستون خوبی داشته باشین دلتون گرم و پرنور 😍
در پناه حق ...