نه عزیزم اینجوری نیست ،چون ارتباطت با خدا ضعیف مشکل برات به وجود میاد،همینجوری خودمونی و راحت با خدا حرف بزن ،بگو خدایا تازه زایمان کردم حالم خوش نیست نگران این چیزم ،فلان چیز اذیتم میکنه ،یا هر مشکل ریز و درشتی که داری و اذیتت میکنه ،مثلا حتی خدایا تازه دام یه کفش خوب و نو هم میخواد ،من راهی به ذهنم نمیرسه تو خودت واسم چاره کن و یه راهنمایی برام بفرست ،من کارهامو واگذار کردم بهت چون واقعا دیگه تمیتونم و نمیکشم ،و بگو خدا من فقط کارهایی که الان بهم واجب رو انجام میدم مثل نماز،خوردن و خوابین بیدار شدن با بچه ،شیر دادن بهش و مراقبت ازین بچه ،دیگه بقیه اش با تو ،تو وکیل من و کارهام
و بعد واقعا دیگه به مشکلاتت حتی فکر نکن و مثل یه بچه خونه مادر پدرش که نگران چیزی نیست ناهار شام از کجا میاد ،چی میشه چی نمیشه ،رو ولش کن،فقط کارهای مربوط به همون روزت رو انجام بده و واسه خودت فیلم ببین ،بنویس،کتاب بخون،دعاهای صحیفه رو هر روز یکی بخون به فارسی،خلاصه که خدا جوری حضورش رو بهت نشون میده که کیف کنی،تو به خدا که سپردی دیگه نباید نگران بشی حتی اگه نشد اون بهتر از تو میدونه و صلاح تورو میخواد ،غر ممنون،غم و غصه هام اومد بفروش به خدا،آره عزیزم واسه اینکهدوفردای دیگه حسرت نخوری الان فقط وظیفه ی مادری ات رو انجام بده ،تا میتونی عشق محبت بریز به پای بچه ی یک ماهت تا رشد کنه ،انقدر که از دیدن و تماشای مادری تو هرکسی لذت ببره عزیزم ،تنها وظیفه ی این دوران تو بچه است اره قوربونت برم ،بیخود نزار شیطان فکرهای باطلش رو بندازه تو سرت ،اونارو رها کن یاد خدا رو بیار ،حال قلبت رو بهشت کن،آخ اگه بدونی چه انسان پاک و معصومی الان کنارت هست و چقدر بهت تور میده الان خوشحال ترین ها بودی عزیزم
ی وقتاییم زندگی خیلی بی رحم میشه این تنها اتفاق یدی نیست ک تو زندگیم افتاده از خدا دلگیرم خیلی زیادم خستم چ کنم ک چاره ندارم
الان زنگ زدم وقت اریشگاه گرفتم حس بهتری دارم شاید این راه یکم ارومم کنه
