خدا بغلت کرده بود ولی تو نمی دیدیش چون اصلا اون موقع به یادش نبودی ازش توقع داشتی ولی بهش اعتماد نداشتی .
میگن مجنون یک شب که خسته شده بود گفت:خدایا من دیگه نیستم این تو اینم لیلی که بندته من دیگه از این عشق خسته شدم.
خدا جوابشو داد که:عشق واقعی توی قلبت منم ولی از من بی خبری اگه از اول سراغ خودم می اومدی کاری می کردم صدتا مثل لیلا عاشقت بشن.
واقعا با خودت بشین وفکر کن خدا دقیقا کجای زندگیت بوده.