2777
2789
عنوان

احساس بدی دارم از یلدایی دیشب

| مشاهده متن کامل بحث + 1518 بازدید | 62 پست

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ما دیشب خونه مادرشوهر بودیم همه مردا میگفتن فقط بیارید بخوریم زودتر میخواستیم عکس بگیریم از بس غر زدن همه پشیمون شدن😐غصه نخور همجایی 

فقط اونجا نوه ها بزرگ شدن اجازه نمیدن زیاد مردا هرکار میخوان بکنن 

۷ و نیم شام خوردیم از بس گفتن ۱۰ و نیم خونخه بودیم😁

من پوشاک دارم دیروز یکی اومده بود خرید یلدایی نامزد بودن دختره بچه سال بود پسره ام سرباز بود اومده ب ...

اره موقع نامزدی که میخرن ولی وقتی رفتن سر زندگیشون دیگه نمیخرن

خودت خودتو دوست داشته باش.این بار برای خودت بخر یا بپزاونقد کیف میده

زورش اینجان من برا اون میگیرم😆

بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤
اره موقع نامزدی که میخرن ولی وقتی رفتن سر زندگیشون دیگه نمیخرن

شوهر من همون نامزدی هم نگرفت 

یه گوسفند آورده بود اونم از ماشین که آوردنش پایین تا سر کوچه فرار کرد بابام اینام دنبالش بودن 

اصن هرچی به این مناسبتا فکر میکنم همش سم خالصن🤣 

تو فکر کن خواهرت و مادرت بهت نگن لباسی چیزی براش بگیر آخه گوسفند🥴

✨اونایی که میگن انسان یکبار متولد میشه کسایین که معجزه ها رو باور ندارن✨تو معجزه ی من شدی✨y✨چه خوب شد که اومدی💞 عُمرَم رو عُمرِت بچه جون🤍✨

دمت گرمکاش همه مث تو بودن🥺🫂🎀

عزمزم من نمی گم توپرقو بزرگ شدم ولی تورفاه بودم ولی یه بزرگ شدم ولی یه برهه اززندگیم دوسالی بعضی روزا می شد حتی پول نونم نداشتم تاخودمو یه مقدار کشیدم بالا یکی واینجوری می بینم یاد اون دوران خودم می افتم تواون دوران دام برای دخترکم می سوخت دخترم توسن رشد بود باید تغذیه اش خوب می بود یه چی درست می کردم کم بود می ذاشتم جلوی دخترم خودمو مشغول کارمی کردم تادخترم نگه بیا مامان توهم بخور این جورمواقع یاد اون دوسال خودم می افتم غم وجودمو فرامی گیره

اگه چیزی ناخواسته ازطرف من اذیتتون کرد من معذرت می خوام

یه جورایی شرایطت مثل منه شهر غریب دور از خانواده وآشناهام   ولی همسایه مادرشوهرمم  ۱۴ ساله متاهلم اونا رسم تولد ویلدارو ندارن ولی من تولد برا بچهام میگیرم دعوتشون میکنم یا یلدا سفره میچینم هر سال دعوتشون میکنم  چون دوتایی تنهان میگفتم بیان کنار ما  کلی هم عکس وفیلم میگیریم وبهمون خوش میگذره  شهرستانم هستیم واز حق نگذریم بیشتر خوراکیها رو خودمون تو خونه داریم  ولی دیگه عادت ندارن بچهاشونو جمع کنن دور هم وحالا هر چی تو خونه دارن بیارن دور هم بخورن     من دیشب با اینکه جاری جدید دعوتمون کرده بود بازم سفره چیدم وبعد رفتیم خونه جاری با هم تنقلاتی داشتیم خوردیم مادرشوهرمو هم بردیم  پدرشوهر امسال در جمعمون نبود 

اره موقع نامزدی که میخرن ولی وقتی رفتن سر زندگیشون دیگه نمیخرن

هرکی رسمی داره گلم من دوستم دخترش عروسی کرده دوستم برای دخترش یلدایی برد 

اگه چیزی ناخواسته ازطرف من اذیتتون کرد من معذرت می خوام

عزمزم من نمی گم توپرقو بزرگ شدم ولی تورفاه بودم ولی یه بزرگ شدم ولی یه برهه اززندگیم دوسالی بعضی روز ...

منهنوز مادر نشدم ولی اینجور چیزا رو تجربه کردم


خیلی از شبا وقت سحری واس ماه رمضون من روزه نمیگرفتم چون چیزی نداشتیم واس خوردن 


هیی خیلی سختیا کشیدم و الانم که تو عقدم هنوزم سخته، 

فکرشو نمیکردم دوران عقد اینقدر بد باشه

همسرمو خیلی دوست دارم ها ولی عقد خیلی انتظارا هس خیلی کش مکش ها هس که بیشتر خانواده ها ایجاد میکنن

سـاکت در پـیله ی خویـش بـه فکـر پروانـه شـدن... 🎀✨

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز