هرروز بیشتراز پدرم متنفرمیشم

نمیشه با محبت و مهربونی باهاش صحبت کنید....نامش کنید که هوای مامان داشته باشه....طلاق راه مناسبی نیست......

من میگم کاشکی همچین ادمایی نتونن بچه دار بشن یه عده رو‌بدبخت کنن خب..بابای من معتاد نبود اما کاشکی اعتیاد داشت و‌اخلاقش خوب بود باهامون..مثلا عموم معتاده ولی هرچی از خوبیش بگم کم‌گفتم نمیدونم چرا فقط پدر من اینطور شده حالا فکر کن اخلاقش بد تازه خیانت هم بکنه...مادر بیچاره من به چه امیدی مونده

وای گفتی بخدا با دیگران فرشتس توخونه دائم دعوا با ما

مادرت بعد ازدواج خواهرتم جدا نمیشه و نخواهد شد 

وایسا و ببین

اره والا همه پدر مادرا که مقدس نیستن بخدا حاضرم قسم بخورم که بابای من جاش ته ته جهنمه از بس ظلمایی که با مادرمو ما کرد بخدا بد کرد به هممون الانم هفتاد وپنج سالشه بخدا سالم سالم هیچیش نیس منی که بچه اخرشم هزارتا مریضی معده درد کمر درد و.... میدونین چرا چون توتمام این سالها رنج هامونو خودمون به دوش کشیدیم حتی از بچگی بارمون رو دوش مادر یا خودمون بوده براهمین زود فرسوده شدیم اما بابا نه زجری نه سختی به خودش داد یه تن پرور بود که هنوزم هست حالا مادربیچاره انگار صد سالشه هزار تا درد و مریضی هم داره از بس بخاطر ما بچه ها هزار تا کار کرد 

اره اصلا ربطی به اعتیاد نداره به وجدان داره که متاسفانه پدرای ما بی وجدانن

منم بخدا همینطور بالاخره من از خونه رفتم و کمتر ظلماشو میبینم بیچاره خواهرمو مادرم که هرثانیه باید بدیهاشو ببینن خدا ازش نگذره کاش خدا عمرشو تموم میکرد چقدم جونشو میخوادیعنی یه سرماخوردگی ساده میگیره هزارتا دکتر میره استراحت مطلق میشه فک کن میره سوند میذاره که حتی از جاش پانشه بره دسشویی اینقد به فکر خودشه بعد مادر بیچارم اینقد مریضی داره بازم یادش به خودش نیس برابچه هاش هنوزم که هنوزه هرکاری میکنه 

یاد شعر بیچاره مادرم باز ازبغل پله ها گذشت درفکر اش و سبزی بیمار خویش بود.....

فقط توروخدا دعا کنین تاوان ظلمهاشو ببینه بخدا دیگه هممون کم اوردیم  هرچی ظالمتر سالمتر

انشالا خدا تمام پدر مادرایی که واقعا ظالم و بی وجدانن به سزای عملشون برسونه که اینقد بچه ها و همسرشون به خاطر ابروداری و... سکوت کردن و تحمل کردن 

خدا خودش به کیفر اعمالشون برسونه