یکی از معایبِ زندگی با دخترِ شوهرم

ی روز که با هم خوبین باهاش حرف بزن بگو خبر میاری میبری دیگه هیچکس بهت اعتماد نمیکنه هیچکس تو رو محرم رازش نمیدونه همه چیزو ازت مخفی میکنن اسمت بین فامیلا درمیاد که فلانی خبر میاره میبره فکر کنم ۱۲ سال این حرفارو درک کنه

 اون دیگه ذاتش اینطور شده ..! 

چند روز بهش بی محلی کن خودش درست میشه ..! 

ولی چون دختره بنظر من ببرش پیش روانپزشک چون ممکنه آسیب ببینه

مادر شوهر منم هر وقت دخترم میبینه ازش حرف میکشه حتی بهش گفته بود برات همه چیز میخرم فلان چیز درباره مادرت بگو . عملا بچه رو داشت فضول بار می‌میورد الان که بزرگ شده به زور دخترم درست کردم که حرفای خونه رو به کسی نگو . ولی خب من دخترم دوسم داره حرفم گوش میده ولی تو دخترت شاید سمت اوناست و مادر شوهرت حرف بکشه خودش . ی راهم اینکه نزار بعضی چیزا رو سر درنیاره تا خبر ببره. مسائل ازش مخفی کن 

عزیزم امکان داشت بچه خودتم بود دهن لقی میکرد این ربطی به نامادری نداره من بچه خودمم دعوا میکنم شوهرم بدش میاد اصلا به نامادری بودن شما ربط نداره 

اگه کوچیک تر بود با جایزه دادن سر اینکه راز داره میشد کاری کرد 

الان تو این سن با این توضیحاتت 

فقط با همسرت صحبت کن 

چی میگه به بقیع؟ مثلا چه خبری؟ 

بچه من ۱۰سالشه جوری باهام لج میکنه  وتند حرف میزنه اگه نامادری بودم میگفتم چون نامادری ام اینطوره درصورتیکه بچه خودمه  منم دعواش میکنم بعد باباش بدش میاد

بزارین تو خونه حرف بزنه جدی بگیریدش بعضی از پدر و مادرا هستن بچه با ذوق یه چیزی را داره تعریف میکنه وسطش اتاقتو تمیز کردی این حرفا چیه این حرفا زشته حالا برو تا بعد 

اونوقت این نگفته ها تلنبار میشه 

کتاب براش بخونید راجع به رازداری مثالای من در آوردی غیر مستقیم بزنید مثلا به همسرتون بگین شنیدی فلانی فلانی هم الکی باشه که نشناسه با شوهرش چه بحثی داشتن سر چی سر اینکه پسرش این کارو کرده بعد شاخ و برگ‌بدین تو بحثتون شریکش کنید

به نظرم بزرگتر بشه خوب و بد رو بهتر می‌فهمه و دست برمیداره

میفهمم، یه سری برچسب‌های فرهنگی هست که دید جامعه بهش بده کلاً. مثلاً زن بابا. هر کاری کنی  در واقع لطفه اما اونا هرگز قدر نمی‌دونن، مگر اینکه خیلی باشعور باشن که کمن این افراد.

ببخشید گفتن این حرفا فایده نداره اما به نظرم اصولا ازدواج با مرد بچه‌دار اشتباهه کلاً. اونم مردای ایرانی! فرهنگ ما