2777
2789

امشب خيلى دلم گرفته 

طولانيه اما دوست داشتيد بخونيد

من بچه آخر يه خانواده پرجمعيتم 

از همون بچگى هيچكس بهم توجه نميكرد 

در حدى كه بعضى وقتا مدرسه كه ميرفتم اصلا يادشون ميرفت من مثلا كى تعطيل ميشم و بعضى روزا مجبور ميشدم چند مدتيو بعد از زنگ اخر مدرسه وايسم تا يكى بياد دنبالم 

يا مثلا يه دوستى داشتم باهاش خيلى صميمي بودم بعضي وقتا ميرفتم خونشون شبا ميموندم و نميدونم انقدر بابام نسبت بهم بي توجه بود نميفهميد يا نه چون خونه پرجمعيت بوديم نميفهميد من شب خونه دوستمم

و فرداش ميومدم خونه تازه ميفهميد

ادامشو الان ميگم

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

تا ادامه بگی منم بگم

بدنیا اومدم 

نوجوان شدم

بعد ب ۲۰ رسیدم 

خواستگار دار شدم

با یکی رل زدم 

خیانت کرد ی رابطه سمی ۴ ساله ادامه دار داشتم تموم کردم

ن کار دارم ن رل دارم 

نمیدونم چرا ولی حالم خیلی خوبه😂😂🤣

کائنات در جهت خوشبختی من پیش میره آمین🤍💫                          💚  ۱۴۰۴/۴/۴ 💚       

از همون بچگى عاشق توجه بودم

دلم ميخواست همه بهم توجه كنن

دوران بلوغم تموم شد و از خودم و چهرم و همه چيم متنفر بودم و واقعا هم چهره قشنگى نداشتم و كسى هم بهم توجه نميكرد

از ٢٢ سالگى رفتم سركار و پولامو جمع كردم حتى يه قرونم خرج نميكردم

فقط و فقط جمع ميكردم تا عملاي زيبايى كنم

همه چى جور شد و من تا ميتونستم به خودم ميرسيدم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792