بچها این زن پسرخالم غیر مستقیم همش به من اشاره میکنه برای خواستکاری و اینا چند نمونه میگم شما ببین اینم بگم داداش بزرگ داره برای اون به نظرم
من امشب واقعا چون پریود شدم زحمت انچنانی نکشیدم فقط چایی دم کردم و باقلا هارو من درست کردم
هر بار اوپد باهام از این شوخیایی ک دیگه وقت شوهر کردنته کرد
بعدشم ک سر سفره هعی میگفت باقلا ها خیلی خوشمزه شده تا حالا باقلا اینجوری نخورده بودم واقعا عالی بود فلان
بعد ک چایی ریختم (چایی پاگشاشون ک مامانم دعوتشون کرد هم من درست کرده بودم) بعد گفت به به بازم از این چاییا رضا(اسم مستعار داداشش) از شب پاگشا همیشه میگه اون چایی اون شب ی چایی دیگه ایی بود حالا چایی خاصیم نبودا چایی خالی
بعد یکسره از داداشش برام تعریف میکنه مثلا بحث تعطیلی بود من گقتم اره خیلیا تعطیل شدن رو به من گفت اره رضا طفلی ولی تعطیل نشد از بس ک داداشم زحمت کشه
یا همیشه میگه داداش من هرکیو بگیره خوشبخت ترین میشه و ...
کلا روی صحبتش با منه
طوری ک حتی مامان و خالمم حس کردن
به نظرتون اگر خواستگاری کرد رد کنم؟ چون بالاخره ممکنه زندگیا روی هم تاثیر بزاره!