من خونه پدریم هیچ رفت و امدی نبوده الانم ک شوهر کردم ن دلم میخاد جایی برم ن کسی بیاد تو جمعشون هم ک میرم ن حرفی میزنم ن هیچی دوست ندارم این شکلی باشم و جای بد ماجرا اینجاست ک با قومی وصلت کردم ک رفت و امدشون زیاده سرخوشن ب ترک دیوارم ساعتها میخندن ولی من اخرش ی لبخند بزنم ته دلمم بگم اسگلارو ببین
منم مث توام
دوس ندارم ازدواج کنم
حال خونوادمم ندارم
ادمای دوروبرم ی مشت کله خرن
مشکل روانی نداری
درونگرایی
👌😂
نه مشکل نداره،سبک و مدل شخصیتی اینجوری شکل گرفته
ولی خب کارت یه کم سخته و ممکنه یه مقدار اذیت بشی بین این ادما
درونگرایی برعکس اونا
منم مثل توام و خوشحالم شوهرمم مثل خودمه 🥰
منم اینجوری ام اما خانواده شوهرم برعکس هستن
مث منی که خخخ آله جفتمون روانی هستیم، ما هم اهل رفت امد نیستیم من تفریحاتم درس و شغل و زبان و گیمه. بزنن منو نمیرن تو جمع خخخ
نه عزیزم
وای چقدر منی 😑😂
همه حرف می‌زنن من نهایت یه لبخند میزنم
به شدت درونگرا هستم 🤦🏻♀️
اره دقیقأ خیلی اذیت میشم اما اونا فکر میکنن من خودمو میگیرم بابام میگه وقتی خیلی کوچولو بودی عزا یقمونو میگرفت ی عروسی دعوت میشدیم چشمت ب جمعیت ک میوفتاد نعره میزدی میکشتی خودتو همیشه یکی باید تو کوچه راه میبرد تا مجلس تموم شه ینی ی چیز ذاتیه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز