بیاید بگید
خونه مادر شوهرمم متسفانه
تو خوابگاه
طبق معمول خونه
تو خونه و حال بد
فعلا ک یهو افتادم به گلو درد و بی‌حالی و مریضی
هیچی ازصبح تورختخوابم وفقط اشک میریزم
خونه . بشدت عصبی از شوهرم . نقشه کشیدم ب شک بندازمش راجع خودم .
از دیشب تا الان خونه مامانم الان خونه خودم
با داداشم اومدیم کیش ، از دیشب زیر شکمم درد گرفته مثل چیییییی ، دیشب میخواستیم بریم بیرون همش تا صبح برام پارچه داغ کرده بنده خدا ، امروزم گرفتم خوابیدم داداشم انار دون میکنه میز چیده الانم رفته بیرون و برگرده بعدش بشینم باهاش شب یلدایی بگیرم😂
فعلا خونه
دیشب یلدا گرفتیم تموم شد 😁😍
بیمارستان همراهی مادر شوهرم هستم
خونه ایم مهمون داریم
همه چیزو آماده کردم جز خودم😁😂😩
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
19 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز