اخه امروز یه ذره کار داشتم بعدش اومدم خونه بدو بدو سیب زمینی سرخ کرده درست کردم بعدش دیدم دخترمو اورد خونمون (همسایه ایم باهم) گفت که اره بهش ناهار دادم ولی گریه میکرد نمیخابید آوردمش
بعدش شوهرم اومد سفره رو پهن کردم یه دو لقمه خوردم زنگ زد که اره من چلو خورشت درست کردم بیا بخور شوهرمم از خدا خواسته پاشد رفت من موندمو سیب زمینی هام
ای کاش مادر منم نزدیکم بود ولی خیلی دوره ۱۸ ساعت ازم فاصله داره
بار اولشونم نیست خیلی وقته همینن خیلی ناراحت میشم نمیدونم چیکار کنم از دستشون🤦♀️
فاقد اهمیت 🤌🏼
الان از شوهرت باید بیشتر ناراحت باشی
به شوهرت بگو خب
از دست شوهرت باید ناراحت باشی
شوهرت فقط😐
بگم مقصر شوهرته ناراحت میشی؟
ای بابا ..بهتر بشین سیب زمینی هارو سس بزن بخور
نیاز نیست دعوا کنی، شما هم میرفتی. یا به شوهرت میگفتی برای منم بیار. اینجوری عادت میکنن و فکرمیکنن برای شما مهم نیست.
جمعه ها دیگه ناهار درست نکن بزار برن اونجا بخورن خودت هم به کارهات برس بعد دوهفته دیگه شوهرت هم تحویل نمیگیره
وای منم مثل توام دلم پر میکشه واسه مامانم
مخصوصا وقتایی که مادرشوهرم قربون صدقه شوهرم میره یا بهش غذا تعارف میکنه
چه شوهرت راحت رفته باید از دست شوهرتم ناراحت باشی شوهرت باید می گفت نه مامان فلانی اسم شما غذا درست کرده زحمت کشیده شما راحت باشین من پیش زنم غذا می خورم
مرده شورشون ببره مادرشوهر منم همین گروه بود که مرد حالا یه سگ مرده دختر نجستاش جاشو گرفتن خدا ازشون نگذره نفهم ها ی خودپرست عقده ای ها
خودتو بزن به بی خیالی
بیکاری برا این چیزا خودتو ناراحت می کنی
اونا درست نمیشن
تو هم انرژیت رو هدر نده
اصلا مهم نیس ، مهم اینه سیب زمینی داشتی بخوری و سیر هم شدی😁
