2777
2789
عنوان

پسری که فکرشم نمیکردین دوستتون داشته باشه ولی دوستتون داشته

| مشاهده متن کامل بحث + 2075 بازدید | 163 پست

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

جالب اینه خیلیییی خودشو به درو دیوار میزد خودشو ثابت کنه ولی نگاهم نمیکرد موقعیتشم ازهمه لحاظ عالی ...

چیکار میکرد؟ چرا قبولش نمیکنی؟چیکارا میکنه الان؟یعنی چی نگاه نمیکرد؟ شاید سربه زیره خیلی

😂😂😂وای خوشبخت بشی عزیزم از ته دلم برات ارزوی شادی دارم حالا میخوای با پسر عموت ازدواج کنی؟چقدر خو ...

ممنونم عزیزم😍

نه بابا بهش فکرم نمیکنم 

ببین عین روح باهام رفتار میکرد به هم نگاه هم نمیکردیم کلا مغروره مثلا حتی بهش سلام میکردم به زور جواب میداد 

با پسره گروه شدم واس کنفرانس بعد قرار بود فلش بیاره پاور و بریزم تو فلش نیآورده بود منم بهش غر زدم گفتم بی مسئولیتین اونم بهش بر خورد وسط دانشگاه زد به وحشی بازی منم هی سکوت کردم چیزی نگفتم از آخر منم ترکیدم هی من گفتم هی اون گفت دیگه حراست و بچها اومدن اوکی کردن وضعیتو بعد رفتم به استاد گفتم من نمیخوام بااین گروه باشم پسره سریع بلند شد با عصبانیت گفت غلط کردی فلان استاد شما ام نبایداینکارو بکنین یه سریا باید یاد بگیرن اینجا دبستان نیست و اینا 

آره عزیزم درخواست بده 

😂😂😂وای خوشبخت بشی عزیزم از ته دلم برات ارزوی شادی دارم حالا میخوای با پسر عموت ازدواج کنی؟چقدر خو ...

ممنونم عزیزم😍

نه بابا بهش فکرم نمیکنم 

ببین عین روح باهام رفتار میکرد به هم نگاه هم نمیکردیم کلا مغروره مثلا حتی بهش سلام میکردم به زور جواب میداد 

با پسره گروه شدم واس کنفرانس بعد قرار بود فلش بیاره پاور و بریزم تو فلش نیآورده بود منم بهش غر زدم گفتم بی مسئولیتین اونم بهش بر خورد وسط دانشگاه زد به وحشی بازی منم هی سکوت کردم چیزی نگفتم از آخر منم ترکیدم هی من گفتم هی اون گفت دیگه حراست و بچها اومدن اوکی کردن وضعیتو بعد رفتم به استاد گفتم من نمیخوام بااین گروه باشم پسره سریع بلند شد با عصبانیت گفت غلط کردی فلان استاد شما ام نبایداینکارو بکنین یه سریا باید یاد بگیرن اینجا دبستان نیست و اینا 

آره عزیزم درخواست بده 

😂😂😂وای خوشبخت بشی عزیزم از ته دلم برات ارزوی شادی دارم حالا میخوای با پسر عموت ازدواج کنی؟چقدر خو ...

ممنونم عزیزم😍

نه بابا بهش فکرم نمیکنم 

ببین عین روح باهام رفتار میکرد به هم نگاه هم نمیکردیم کلا مغروره مثلا حتی بهش سلام میکردم به زور جواب میداد 

با پسره گروه شدم واس کنفرانس بعد قرار بود فلش بیاره پاور و بریزم تو فلش نیآورده بود منم بهش غر زدم گفتم بی مسئولیتین اونم بهش بر خورد وسط دانشگاه زد به وحشی بازی منم هی سکوت کردم چیزی نگفتم از آخر منم ترکیدم هی من گفتم هی اون گفت دیگه حراست و بچها اومدن اوکی کردن وضعیتو بعد رفتم به استاد گفتم من نمیخوام بااین گروه باشم پسره سریع بلند شد با عصبانیت گفت غلط کردی فلان استاد شما ام نبایداینکارو بکنین یه سریا باید یاد بگیرن اینجا دبستان نیست و اینا 

آره عزیزم درخواست بده 

😂😂😂وای خوشبخت بشی عزیزم از ته دلم برات ارزوی شادی دارم حالا میخوای با پسر عموت ازدواج کنی؟چقدر خو ...

ممنونم عزیزم😍

نه بابا بهش فکرم نمیکنم 

ببین عین روح باهام رفتار میکرد به هم نگاه هم نمیکردیم کلا مغروره مثلا حتی بهش سلام میکردم به زور جواب میداد 

با پسره گروه شدم واس کنفرانس بعد قرار بود فلش بیاره پاور و بریزم تو فلش نیآورده بود منم بهش غر زدم گفتم بی مسئولیتین اونم بهش بر خورد وسط دانشگاه زد به وحشی بازی منم هی سکوت کردم چیزی نگفتم از آخر منم ترکیدم هی من گفتم هی اون گفت دیگه حراست و بچها اومدن اوکی کردن وضعیتو بعد رفتم به استاد گفتم من نمیخوام بااین گروه باشم پسره سریع بلند شد با عصبانیت گفت غلط کردی فلان استاد شما ام نبایداینکارو بکنین یه سریا باید یاد بگیرن اینجا دبستان نیست و اینا 

آره عزیزم درخواست بده 

😂😂😂وای خوشبخت بشی عزیزم از ته دلم برات ارزوی شادی دارم حالا میخوای با پسر عموت ازدواج کنی؟چقدر خو ...

ممنونم عزیزم😍

نه بابا بهش فکرم نمیکنم 

ببین عین روح باهام رفتار میکرد به هم نگاه هم نمیکردیم کلا مغروره مثلا حتی بهش سلام میکردم به زور جواب میداد 

با پسره گروه شدم واس کنفرانس بعد قرار بود فلش بیاره پاور و بریزم تو فلش نیآورده بود منم بهش غر زدم گفتم بی مسئولیتین اونم بهش بر خورد وسط دانشگاه زد به وحشی بازی منم هی سکوت کردم چیزی نگفتم از آخر منم ترکیدم هی من گفتم هی اون گفت دیگه حراست و بچها اومدن اوکی کردن وضعیتو بعد رفتم به استاد گفتم من نمیخوام بااین گروه باشم پسره سریع بلند شد با عصبانیت گفت غلط کردی فلان استاد شما ام نبایداینکارو بکنین یه سریا باید یاد بگیرن اینجا دبستان نیست و اینا 

آره عزیزم درخواست بده 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز